کفش GPS آخرین ساخته بشر برای پیگیری و یافتن یک شخص با استفاده از سیستم GPS (سیستم جهانی موقعیتیابی) است که به راحتی میتواند با اتصال یک چیپ کوچک به کفش، مکان و موقعیت فرد مورد نظر را ردیابی کرد.
ایساک دانیل، مهندسی طراح این کفش، ابراز امیدواری کرد که در آینده نه چندان دور بسیاری از مردم اقدام به خرید این نوع کفشها کرده و با فشردن یک کلید، سیستم GPS آن را فعال میکنند. در حال حاضر کفش مخصوص بزرگسالان آماده و به قیمت 325 تا 350 دلار به فروش میرسد و پیشبینی میشود تا تابستان امسال کفشهای مخصوص کودکان نیز آماده گردد که به طور حتم فروش بیشتری خواهد داشت. پیش از این نیز ابزارهای GPS نظیر تلفن همراه، دستبند و ساعت برای ردیابی و تعیین وضعیت انسانها استفاده میشد ولی کفش میتواند مطمئنترین آنها باشد زیرا گم شدن و فراموش کردن آن تقریباً غیر ممکن است.
کفش فوق پس از فشردن کلید روی آن شروع به کار میکند و سیگنالی به سرویس مانیتورینگ میفرستد که موجب مشخص شدن موقعیت فرد میشود و پس از آن تا زدن کلید کنسل، کفش با سیستم مانیتورینگ در تماس دائم خواهد بود. سیستم مانیتورینگ ماهانه 19.95 دلار هزینه خواهد داشت.
در موارد اضطراری که کودک نمیتواند این کلید را بزند یا گم شده است، والدین میتوانند با درخواست از سیستم مانیتورینگ، به صورت کنترل از راهدور، سیستم روی کفش را فعال کرده و آنرا ردیابی کنند. فقط کفش کودک این حالت را دارد و والدین با قرار دادن رمز بر روی کفش کودک میتوانند از راه دور آن را فعال کنند.
به این ترتیب هرگاه کلید GPS فشرده شود سیستم شروع به ارسال سیگنال به مانیتورینگ کرده و تا تمام شدن شارژ باتری یا فشرده شدن کلید کنسل به کار خود ادامه میدهد.
تاکنون اکثر ابزارهای GPS دارای اختلالاتی در ارائه نتایج بوده و معمولاً دارای خطا بودهاند که معمولاً به دلیل پوشش ماهوارهای آن است ولی ایساک دانیل اعتقاد دارد که دو سال تحقیقات این شرکت و صرف میلیونها دلار هزینه، باعث ارائه نتایج عالی گردیده است. بدیهی است ماهوارههایی که این شرکت نصب میکند و تعدد آنها تأثیر بسیاری بر کیفیت و دقت کار دارد و ظاهراً این سیستم با چهار ماهواره شروع به کار کرده است.
شرکت ژارمین اینترنشنال، از پیشروان صنعت GPS در جهان، قصد دارد به توسعه این صنعت در ارتش نیز کمک کند و قرار است به زودی این سیستم بر روی پوتینهای ارتشی نصب گردد. کشورهای اکوادور و کلمبیا نیز خواستار راهاندازی این سرویس در کشورشان شدهاند.
کفشهای GPS در 6 مدل و طرح مختلف وارد بازار شدهاند که دو کلید بسیار کوچک نزدیک بند آن وجود دارد. یکی از این دو کلید، که به راحتی قابل دیدن نیستند، برای فعال کردن سرویس و دومی برای خاموش کردن آن است.
تاکنون 1000 کفش GPS به فروش رفته است و 750 سفارش برای خرید نیز وجود دارد و احتمالاً با آماده شدن کفش مخصوص کودکان، فروش آن بسیار بالاتر خواهد رفت. برای کودکان همچنین قرار است این سیستم به شکلی طراحی شود که بتوان آنرا از روی یک کفش باز و روی کفش دیگری نصب کرد تا از بابت بزرگ شدن پای کودکان نیز مشکلی وجود نداشته باشد.
تنها مشکلی که امکان دارد مانع از کار این سیستم شود، عدم تمایل کودکان به استفاده از آن پس از مشخص شدن کارکرد و دلیل استفاده از آن است زیرا آنها به طور حتم از اینکه ردیابی شوند خوشحال نخواهند شد.
تا پیش از عمومیت یافتن اینترنت، رسانهها تعریفی کلیشهای و کارکردی محدود داشتند، اما با گسترش اینترنت و فرزندان بعدی آن از جمله: سایتها، روزنامههای الکترونیکی و وبلاگها، مرزهای دنیای رسانهها توسعه شگفتانگیزی یافت و رسانههای جدید قدرتی بسیار بیشتر از نسل قبلی خود یافتند.
در این مقاله هدف این است که به اهمیت و کارکرد وبلاگ به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین رسانههای هزاره سوم میلادی بپردازیم.
تاریخچه وبلاگ
نخستین بلاگی که چنین نامی داشت در سال 1994 توسط «دیو وینر» به وجود آمد. اما واژه وبلاگ برای اولین بار در سال 1997 توسط «جان بارگر» در سایت robot wisdom به کار برده شد. تعداد وبلاگها در آغاز بسیار اندک بود، به نحوی که تا سال 1999 تنها 23 وبلاگ وجود داشت. این رقم در اواسط سال 2000 به بیش از 1000 و دو سال بعد به بیش از نیم میلیون رسید.
در حال حاضر نیز به نوشته سایت ایتالیایی کانا وب بیش از 2/27 میلیون وبلاگ فعال وجود دارد و روزانه بیش از 75 هزار وبلاگ به آنها افزوده میشود (البته تعداد کل وبلاگهای فعال و غیرفعال شاید از 100 میلیون هم بیشتر باشد).
محتوای وبلاگهای اولیه غالباً شامل: مجموعهای از لینکها و توضیحات متناسب با علاقه نویسنده بود. سپس وبلاگهایی که جنبه دفترچه خاطرات شخصی داشت به وجود آمد و در ادامه نیز شاهد وبلاگهایی تخصصی در زمینههای گوناگون همچون: نجوم، روزنامهنگاری، مذهبی، سیاسی و... بودیم.
خریدن بلاگر (بزرگترین سرویس وبلاگی) توسط گوگل (بزرگترین موتور جستوجوی اینترنتی) از مهمترین دلایل اهمیت وبلاگها در جهان امروز است، ضمن این که در حال حاضر هر جا رسانههای رسمی مثل: رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها حضور نداشته باشند این وبلاگها هستند که میتوانند کار اطلاع رسانی را انجام دهند. از جمله وبلاگ معروف «سلام پکس» که در جریان جنگ دوم آمریکا و عراق در سال 2003 به عنوان مهمترین منبع خبری، حتی برای بزرگترین خبرگزاریها و روزنامههای دنیا، در خصوص وضعیت شهر بغداد در آمده بود.
در ایران نخستین وبلاگها از حدود 5 سال پیش به وجود آمد و در حال حاضر تنها در سایت پرشین بلاگ حدود 700 هزار وبلاگ وجود دارد. کل وبلاگهای فارسی زبان بیش از 000/200/1 تخمین زده میشوند که البته فقط حدود نیمی از آنها فعال هستند.
ویژگیهای وبلاگها
ساختن وبلاگها بسیار راحت است فقط باید فرم مختصر و سادهای را- که بیشتر از چند دقیقه طول نمیکشد- پر کرد تا صاحب وبلاگ شد. برای گذاشتن مطلب هم در آن نیاز به اتصال به اینترنت نیست میتوان مطلب را تایپ و پس از اتصال، آن را در وبلاگ Paste کرد.
وبلاگها به دلیل سهولت ساخت و استفاده از آنها و همچنین زبان سادهای که دارند به قشر خاصی از جامعه محدود نیستند یعنی از رئیس جمهوری گرفته تا حتی فروشنده یک فروشگاه میتوانند نویسنده وبلاگ باشند.اما شاید مهمترین ویژگی وبلاگها را بتوان رهایی آنها از محدودیت و قید و بند سانسور دانست. بدین ترتیب که در کلاسهای روزنامهنگاری میگویند هر رویداد تا پیش از انتشار توسط رسانهها (مطبوعات و رادیو و تلویزیون) تحت تأثیر عوامل مختلف درون سازمانی شامل:
1- سیاستهای خبری آن رسانه 2- تأثیر ارزشهای اجتماعی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی و... هر جامعه بر آن رسانه 3- باورها و اعتقادات شخصی خود خبرنگار 4- مسایل فنی مثل: کمبود جا در مطبوعات و دقت در رادیو و تلویزیون
و برون سازمانی شامل:
1 - محدودیتهای قانونی 2- اعمال نفوذ اشخاص حقیقی و حقوقی 3- اعمال نفوذ صاحبان آگهی 4- تأثیر گروههای فشار 5- مخاطبان 6- منابع خبری (روابط عمومی سازمانهای مختلف و خبرگزاریها) قرار میگیرد.
بنابر این هرگز خبری که نهایتاً به اطلاع مردم میرسد بازتاب کامل واقعیت نیست اما وبلاگها چون تحت تأثیر این عوامل نیستند (مگر باورها و اعتقادات شخصی خود نویسنده) و بهعلاوه نویسندگان آنها میتوانند هویت خود را پنهان نگهدارند، سانسور در آنها جایی ندارد، بنابر این نه تنها باعث تخلیه روانی و آرامش روحی نویسندگانشان میشوند بلکه در کل با تکثیر دیدگاهها باعث افزایش تفاوتها و سؤالها و رشد هویتهای فردی میشوند.
اما از سوی دیگر به دلیل آزادی بیان بیحد و مرزی که دارند بعضاً مطالبشان بسیار بیپروا و بی توجه به منافع ملی و مصالح ملی است و به همین خاطر گاهی نمیتوان چندان به صحت نوشتههای آنها اطمینان داشت.
از دیگر ویژگیهای مهم وبلاگها سرعت بالای به روز شدن اخبار است که حتی از رادیو هم بیشتر است. مثلاً وقتی حدود ساعت 5 صبح 14 دسامبر 2003 خبر دستگیری صدام اعلام شد٬ مهمترین روزنامههای آمریکا در بهترین حالت 10 ساعت بعد با انتشار ویژهنامهای این خبر را منتشر کردند. در حالی که وبلاگها و روزنامههای الکترونیکی به صورت لحظه به لحظه به انتشار تازهترین اخبار و تصاویر پرداخته بودند.
البته وبلاگها این مزیت مضاف را هم دارند که میتوانند از طریق لینکهای متعدد، اطلاعات بیشتری در خصوص موضوع و زمینه کاری خود در اختیار مخاطبانشان قرار دهند.
آخرین نکته قابل ذکر در این زمینه این است که وبلاگها میتوانند به صورت منفرد یا بعضاً هماهنگ با هم از طریق تمرکز روی موضوعی خاص نقش مؤثری در جلب توجه و تحریک افکار عمومی داشته باشند.
تفاوت وبلاگ و روزنامه کاغذی
1 - وبلاگها به جای اخبار جاری و رسمی بیشتر به مخاطبان خود در باره اخبار غیررسمی، خاص و حاشیهای اطلاع میدهند.
2 - نسل جوان امروز روزنامه خوان نیست و به کامپیوتر بیشتر عادت کرده است.
3 - امکان دسترسی به مطالب گذشته (آرشیو) خیلی راحتتر از روزنامههای کاغذی است.
4 - امکان دسترسی به اطلاعات اضافه مرتبط (با توجه به لینکهای موجود) خیلی راحتتر است.
5 - امکان استفاده از صدا، تصویر و فیلم هم در آن وجود دارد.
6 - امکان ذخیره مطالب مورد نظر راحتتر است.
7 - امکان ارسال نظرات یا مطالب مورد نظر توسط ایمیل بسیار راحتتر است.
8 - محدودیت جا وجود ندارد.
9 - هزینههای کمرشکن تهیه دفتر، تجهیزات، کاغذ، چاپ، توزیع و... را ندارد.
10 - وبلاگها میتوانند هر لحظه اطلاعات خود را تکمیل کنند، اما روزنامههای کاغذی در بند زمان هستند و مجبورند تا شماره یا چاپ بعدی صبر کنند.
شرکت Bio-Genica مدعی است یک عروسک زنده ساخته است که مراحل تست بتا را می گذراند و در حال حاضر تنها به برخی از کارمندان شرکت فروخته شده است٬ اما پس از کسب مجوز٬ با قیمت قابل رقابت با اسباب بازیهای الکترونیکی٬ به عموم عرضه می شود. این عروسک ترکیبی از ژنهای پستانداران مختلف است و گرچه زاد و ولد نمی کند٬ اما یک موجود زنده است که استخوان و گوشت و عصب دارد٬ نفس می کشد٬ احساس می کند٬توانایی یادگیری دارد و خود را با محیط تطبیق می دهد.
شرکت سازنده برای عرضه این عروسک زنده در فروشگاهها٬ آن را در شرایط خاصی به صورت خواب زمستانی٬ در بسته بندی نگهداری می کند. جعبه بسته بندی٬ فعالیتهای حیاتی عروسک را با کمک میکروچیپ کنترل می کند. عروسک را پس از فروش می توان از جعبه خارج کرد تا زندگی خود را آغاز کند. طول عمر این حیوان ژنتیک٬ بسته به نوع آن٬ یک تا سه سال است. همچنین انواع مختلف آن که با رنگهای مختلف مجزا شده اند٬ حالات روحی مختلفی دارند. مثلا رنگ قرمز این عروسک٬ تحرک بیشتری دارد و شاید بتوان گفت تا حدودی پرخاشگر است. اما در مجموع تحرک این عروسک بسیار محدود است و لذا نمی تواند برای فرزندانی که مالک آن هستند٬ خطرناک باشد.
عروسک پس از خارج شدن از بسته بندی خود٬ به تدریج و ظرف ۲۰ دقیقه٬ چشمهایش را می گشاید. از آن به بعد نیز عروسک تا پایان عمر٬ مانند یک نوزاد واکنش نشان می دهد. یعنی نه تنها راه نمی رود٬ بلکه حتی نمی خزد و فقط وول می خورد. حیوان فاقد دندان است و نمی تواند چیزی را بجود و به مراقبت در مقابل محیط نیاز دارد. این عروسک زنده که جن پت یا حیوان خانگی ژنتیک نام گرفته است٬ حدود بیست سانتیمتر قد و هفت سانتیمتر قطر دارد و در طول مدت عمر دیگر رشد نمی کند و تنها موهای زیر بغلش اندکی رشد خواهد کرد.
شرکت سازنده قول داده است که این حیوان٬ فرزندان و خانواده های خریدار را آزار ندهد. جن پت درد را حس می کند اما به دلیل آن که تارهای صوتی بسیار ضعیفی دارد٬ در صورت آزار دیدن فقط ناله های خفیفی می کند که برای مالکین آن آزار دهنده نیست. حتی اگر جن پت زخمی شود٬ با وجود آن که خون از بدنش بیرون خواهد زد٬ صدایش از حد معمول بیشتر نخواهد شد. این عروسک زنده تنها یک بار در هفته از موادی که شرکت آماده کرده است تغذیه می شود و مدفوع او نیز بسیار کم است. شرکت مدعی است این عروسک از لحظه ای که چشم باز می کند٬ تا پایان عمر٬ مالک خود را می شناسد و به او وفادار می ماند.
این مطالب را از توضیحات شرکت در قسمتهای مختلف ترجمه کرده ام. برای اطلاعات بیشتر می توانید به کاتالوگ ۲۰ صفحه ای آن مراجعه کنید. اما واقعا این فعالیتها به کجا می رود؟ آیا بیش از آن که یک موجود زنده بسازد٬ انسان را از آنچه هست تهی نخواهد کرد؟ آیا نباید هم نگران جن پت٬ و هم نگران فرزندانی بود که تملک چنین اسباب بازیهایی برایشان لذت بخش است؟ آیا جامعه بشری می خواهد از ترکیب electron و gen به elegy یا مرثیه برسد؟