امکان سنجی استقرار آموزش های کوتاه مدت الکترونیکی در صنعت آب و برق
نوشته: علیرضا قراباغی
مقدمه
در نخستین گردهمایی سراسری مدیران آموزش صنعت آب و برق در موسسه، از 159 نفر از مدیران و مسؤولین آموزش شرکت ها دعوت شد که 85 نفر از آنان در گردهمایی شرکت کردند. با این فرض که نظر شرکت کنندگان می تواند معرف نظر تمام مدیران آموزش صنعت آب و برق باشد، و با استفاده از فرصت مناسب فراهم شده، پرسشنامه ای درباره آموزش الکترونیک دوره های کوتاه مدت موسسه تهیه شد و بین حاضرین توزیع گردید. 46 پرسشنامه تکمیل و دریافت شد و پاسخ ها از نظر آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
اجزای پرسشنامه
اهداف پژوهش
هدف تنظیم این پرسشنامه قبل از هرچیز، نیازسنجی برای آموزش مجازی بوده است. قصد آن بوده است که با مشورت گرفتن از مدیران آموزش، مشخص شود آیا آنان برگزاری دوره های مجازی در شرایط فعلی را "توصیه" می کنند؟ آیا فکر می کنند همکارانشان در شرکتهای تابعه از این دوره ها "استقبال" خواهند کرد؟ آیا از نظر این مدیران، موانع موجود در مسیر راه اندازی دوره های مجازی در آموزش های تخصصی کوتاه مدت وزارت نیرو جدی است؟
همچنین تلاش شده است نوع آموزش مجازی مورد انتظار مدیران یاد شده مشخص و تعریف شود. در کنار نظرسنجی یادشده، این فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است که میزان آشنایی با رایانه و اینترنت، بر موافقت کارشناسان با راه اندازی آموزش مجازی یعنی دو متغیر توصیه و استقبال مؤثر است.
در کنار این فرضیه ها موارد دیگری نیز به صورت فرعی مورد بررسی قرار گرفته است که هریک می تواند موضوع پژوهش جداگانه ای باشد. به ویژه رابطه بین مشخصات فردی و دیگر متغیرها به طور ضمنی مورد بررسی قرار گرفته است.
به این صورت نتایج پژوهش را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
نتایج حاصل از نیازسنجی
می خواهیم بدانیم آیا جامعه آماری در شرایط فعلی تشکیل دوره های مجازی توسط مؤسسه را لازم، مؤثر و قابل اجرا می داند؟ و اصولاً اجرای مورد نظر این جامعه، دارای چه ویژگی هایی است؟
لازم دانستن دوره مجازی با متغیر توصیه، مؤثر بودن آن با متغیر استقبال، قابل اجرا بودن با اطلاعات ردیف (5) پرسشنامه و نحوه اجرا با اطلاعات ردیف (4) پرسشنامه قابل بررسی است.
با استفاده از Binomial Test مشخص شد که جامعه آماری، تشکیل دوره های مجازی را توصیه می کند و معتقد است این دوره ها مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
هرچند با به کار گرفتن One-Sample Test مشخص شد که زیرساخت ها و خطوط ارتباطی موجود در سطح کشور تنها مانعی است که می تواند آموزش مجازی را متوقف کند.
ضمناً تنها ویژگی مسلم آموزش مجازی که جامعه آماری در مورد تعریف آن توافق دارد، عدم پذیرش آموزش مکاتبه ای از طریق ایمیل است.
نتایج حاصل از فرضیه ها
آزمون برابری میانگین ها نشان داد که بین افراد با سطوح مختلف دسترسی به رایانه و اینترنت، و نیز بین کسانی که تا کنون در دوره مجازی شرکت کرده یا نکرده اند، تفاوت معنی داری وجود دارد.
می توان چنین فرض کرد که افرادی که با اینترنت آشنایی بیشتری دارند یا با آن بیشتر سروکار دارند، شاید به دلیل امکان استفاده خودشان از کلاس های مجازی و شاید به دلیل شناخت نسبت به امکانات اینترنت و اطمینانی که نسبت به بهره گیری از آن جهت آموزش دارند، راه اندازی این دوره ها را توصیه می کنند.
به نظر می رسد لازم باشد قبل از هر چیز، با تشکیل دوره های آموزشی بیشتر در مورد رایانه و اینترنت، و نیز با تلاش برای فراهم کردن امکانات و تسهیل ارتباط با اینترنت، تقاضای کارکنان صنعت آب و برق را نسبت به دوره های آموزشی که به صورت مجازی برگزار خواهد شد، به سطح بالاتری برسانیم.
در مورد استقبال نیز آزمون Levene نشان می دهد که باید واریانس های نابرابر را ملاک قرار دهیم که در این صورت با توجه به سطح معنی داری، با احنمال خطای 5 درصد می توان گفت شرکت در دوره های مجازی روی اظهار نظر مثبت در مورد استقبال همکاران از این دوره ها تاثیر داشته است.
شاید بتوان نتیجه گرفت که حتی ثبت نام یک نفر از هر شرکت در یک دوره مجازی، تاثیر آگاهی بخش زیادی برای شرکت کردن سایر همکارانش در آینده خواهد داشت. یعنی بهترین تبلیغ و فرهنگ سازی برای جا انداختن دوره های مجازی آن است که در عمل، کارکنان محدودی را از شرکتهای مختلف صنعت آب و برق در این دوره ها آموزش بدهیم.
پس از آن که تحلیل آنووا رابطه بین دسترسی به رایانه و اینترنت با میزان توصیه به راه اندازی دوره ها را مشخص کرد، مدل زیر در مورد رابطه خطی این متغیرها به دست آمد:
میزان توصیه = 1/39 + )0/12 Χمیزان دسترسی به رایانه (+ )0/035 Χ (میزان دسترسی به اینترنت
برای مثال، نمره شخصی که هم در خانه و هم در محل کار به رایانه و اینترنت دسترسی دارد، با توجه به معادله خط رگرسیون چنین پیش بینی می شود:
1/39 + 0/12 Χ 4 + 0/035 Χ 4 = 2/01
یعنی خط رگرسیون می گوید با اطمینان 95% این مدیر آموزش، تشکیل برخی از دوره ها را به صورت مجازی توصیه می کند.
در بررسی میدانی انجام شده نیز 22 مدیر واجد چنین شرایطی بوده اند و همه آنها توصیه یاد شده را به عمل آورده اند.
پس در سطح خطای 5% می توان نتیجه گرفت که برای تشکیل دوره های مجازی، لازم است نخست ضریب نفوذ رایانه و اینترنت در میان کارکنان صنعت آب و برق افزایش یابد.
نتایج فرعی پژوهش
می خواهیم ببینیم متغیر های کمین کرده، بر روی پاسخ های تحت مطالعه یعنی توصیه به تشکیل دوره های مجازی و نیز ارزیابی استقبال همکاران از این دوره ها، چه تاثیری می گذارد؟ این متغیر ها را از آن نظر کمین کرده می نامند که آنها را از ابتدا در آنالیز دخالت نداده ایم و فرض کرده ایم میانگین جامعه، در مورد این اجزا نیز صادق است و فرضاً تفاوتی بین نظر زنان و مردان درباره آموزش مجازی وجود ندارد.
اما بررسی آماری اطلاعات به دست آمده، این احتمال را مطرح می کند که برخی از این عوامل باید از ابتدا در نمونه گیری و در محاسبات و نتیجه گیری ها به صورت یک متغیر موثر، منظور گردد.
گرچه این نتایج فرعی به دست آمده با توجه به نحوه انتخاب نمونه در پژوهش حاضر چندان قطعی نیست، اما فرضیه هایی را مطرح می کند که هریک از آنها می تواند موضوع پژوهش مستقلی باشد.
خلاصه نتایج به دست آمده در این قسمت را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد:
1. استفاده از ایمیل
به استناد آزمون T نمی توان پذیرفت که ایمیل برای جامعه مدیران و کارشناسان آموزشی وزارت نیرو در حد معمول و مورد انتظار کاربرد داشته باشد.
ضمناً با افزایش تعداد ایمیل در هفته، میزان توصیه در مورد برگزاری دوره مجازی افزایش می یابد.
2. بررسی منطقه ای
در منطقه مرکز و شرق، و منطقه شمال کشور، هم شاهد توصیه مؤکدی در مورد برگزاری دوره مجازی هستیم و هم میزان استقبال همکاران از این دوره ها ارزیابی بهتری به دست آورده است. البته روند One-Way ANOVA می گوید این حکم حاصل از بررسی نمونه، قابل تسری به جامعه نیست و بین نظرهای دریافت شده از مناطق گوناگون نمی توان تفاوت معنی داری مشاهده کرد.
3. نوع فعالیت شرکت
گرچه پاسخ دهندگانی که نوع فعالیت خود را برق تعیین کرده اند، بیش از سایرین تشکیل دوره های مجازی را توصیه کرده اند، اما این تمایزها بیانگر هیچ نکته با اهمیتی درباره جامعه آماری نیست.
4. جنسیت
در این مورد فرضیه برابر بودن میانگین دو جامعه رد می شود. یعنی بین زنان و مردان تفاوت معنی داری وجود دارد. در واقع همه خانم ها (7 نفر) به پرسش مربوط به توصیه پاسخ مثبت داده اند. اما همچنان که گفته شد نتایج حاصل از این پرسشنامه در رد یا پذیرش چنین حکمی معتبر نیست زیرا از ابتدا نمونه گیری اگاهانه ای با شانس برابر زنان و مردان صورت نگرفته است و حجم نمونه از این نظر ناچیز است.
5. سابقه کار
مشاهده می شود که سابقه کار و توصیه تقریباً هم جهت هستند. اما این مشاهده اولیه نیاز به بررسی بیشتری دارد. در واقع میانگین 3.93 برای پاسخ های مثبت، تفاوت معنی داری با میانگین 3.20 که برای پاسخ های منفی به دست آمده ندارد. در این مورد اگر به جدول فراوانی مراجعه کنیم، خواهیم دید که بیش از 70% مدیران، بیش از ده سال سابق کار داشته اند و حدود طبقه بندی اولیه در باره سابقه کار (کمتر از سه سال، سه تا پنج سال، شش تا ده سال، یازده تا بیست سال، بیشتر از بیست سال) بدون درنظر گرفتن این واقعیت صورت گرفته است که مدیران اکثراً سابقه کار بیش از ده سال دارند. به هر حال در مورد توصیه به تشکیل دوره های مجازی تفاوت معنی داری از نظر سابقه کار بین مدیران شرکت کننده در این نظر سنجی - که اکثراً سابقه کار بالایی داشته اند - مشاهده نمی شود.
6. میزان تحصیلات
با افزایش تحصیلات، امتیاز توسعه و استقبال نیز افزایش پیدا کرده است. اما این موضوع به تنهایی برای قضاوت کافی نیست. زیرا این احتمال وجود دارد که میزان تحصیلات بر متغیر دیگری نظیر دسترسی به کامپیوتر تأثیر بگذارد و از آن طریق به پاسخ های مثبت بیشتر در مورد توصیه و استقبال منجر شود.
واحد آموزشی گیلان، یک دوره آموزش کوتاه مدت به روش الکترونیکی (e-learning) با عنوان "بهره وری" را تجربه می کند. این دوره با حضور 25 فراگیر از 24 مهرماه سال جاری در این واحد آموزشی آغاز شده است.
درجلسه هماهنگی این دوره ، فراگیران با نحوه کاربری برنامه آموزشی الکترونیکی آشنا شدند و در پایان به پرسش های آنان پاسخ داده شد .
برای توضیحات بیشتر می توانید به سایت آموزش الکترونیکی واحد گیلان رجوع کنید.
فریدون پورسمیعی:
اولین دوره آموزشی کوتاه مدت به روش الکترونیکی (e-learning)با عنوان "بهره وری" با 24 فراگیر در روز سه شنبه 24/7/86 در واحد آموزشی گیلان اجرا می شود.
فراگیران، پیش از آغاز دوره در یک نشست توجیهی، با نحوه کاربری سیستم آموزش الکترونیکی ، در واحد آموزشی گیلان آشنا میشوند.