آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

متن کامل دومین لوح فشرده آموزش روزنامه‌نگاری

در آذرماه گذشته این خبر را نوشتم که : دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها دومین لوح فشرده آموزش روزنامه نگاری را منتشر کرد.

اکنون طبق گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها٬

این لوح به صورت آنلاین و رایگان در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.

در توضیحات ارائه شده در این سایت می خوانیم:

توجه:

الف: برای کار با این نرم افزار - به صورت آنلاین -
اینجا را کلیک کنید.


ب: برای دریافت کامل نرم افزار دومین لوح فشرده آموزش روزنامه نگاری

می باید سه پیوست زیر را بار گذاری کرده و مراحل زیر را طی کنید.

1. سه فایل بار گذاری شده را در درون یک فولدر قرار دهید.

2. بر روی فایل اول دو بار کلیک کنید تا فایل اجرایی (
EXE ) از حالت فشرده خارج شود.

3. بر روی فایل اجرایی دو بار کلیک کنید تا نصب لوح فشرده آموزشی آغاز شود.

پیوست 1 : فایل فشرده (SFX ) با حجم 95/5 مگا بایت

پیوست 2 : ادامه فایل فشرده (SFX ) با حجم 95/5 مگا بایت

پیوست 3 : ادامه فایل فشرده (SFX ) با حجم 39/5 مگا بایت

برای مشاهده تمامی متون آموزشی اینجا را کلیک کنید

برای جستجو در کتابخانه تخصصی ارتباطات اینجا را کلیک کنید

 

تمامی حقوق این سایت محفوظ می باشد!

چرا باید حقوق مالکیت معنوی را محترم بشماریم؟ چرا باید برای کپی رایت و حق نشر ارزش قائل شویم؟ آیا گرته برداری از اینجا و آنجا٬ ضرری برای جامعه دارد؟ خوشه چینی چطور؟

این بحث در جهان تجارت و رقابت زراندوزان٬ شاید به نوعی توجیه پذیر باشد. به هرحال منافع مادی و پول وسوسه کننده است. اما در مورد خادمین دانش هیچ توجیهی نمی توان تصور کرد. بخصوص در دنیای دیجیتال که امکان جستجو و یافتن اصل مطلب به سادگی صورت می گیرد٬ این سرقت های علمی حتی به اعتبار کوتاه مدت هم منجر نمی شود.

در واقع موضوع را باید به صورت معکوس مطرح کنیم. باید پرسید وقتی مطلبی در جایی وجود دارد٬ چه نیازی هست که آن را در جای دیگر و با نامی دیگر عرضه کنیم؟ چرا نباید به آن لینک بدهیم؟ البته گاهی ما قصد خوشه چینی داریم و می خواهیم مطالبی را در مورد یک موضوع خاص گردآوریم تا طبقه بندی مطالب و جستجو در آنها ساده تر صورت گیرد. در این صورت می توانیم به سادگی منبع خود را ذکر کنیم. ذکر منبع این خاصیت را دارد که:

۱ - تولید کننده اصلی را تشویق می کند تا باز هم به سراغ نوشتن و تحقیق برود.

۲ - به کسانی که علاقه دارند اصل مطلب را دنبال کنند٬ امکان می دهد که مستقیما به منابع اصلی مراجعه کنند.

۳ - سلامت علمی ما و جامعه را حفظ می کند و اعتبار همگان را بالا می برد.

البته خواص دیگری هم در مورد رعایت ارجاع وجود دارد که در اینجا مورد نظر من نیست. همه این خواص و دلایل نشان می دهد که جامعه ما٬ به ویژه کاربران اینترنت و دارندگان سایت و وبلاگ باید به یکدیگر کمک کنند تا این پدیده زشت به عنوان یک ضد ارزش تلقی شود و همگان از آن تبری جویند. می توان منبع خبر یا مطلب را به صورت مشحص و متمایز٬ یا با اشاره ای در متن ذکر کرد. این موضوع اگر در مورد اخبار چندان اهمیت نداشته باشد٬ درباره مقالات و تولیدات علمی کاملا مصداق دارد. به ویژه در مواردی که عنوان این یادداشت در یک سایت یا وبلاگ به کار رفته است٬ کاربران دیگر حتی اگر از نظر قانونی منعی وجود نداشته باشد٬ از نظر اخلاقی موظف به ذکر منبع هستند. برای مثال وقتی پایگاه اطلاع رسانی فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران در دوم خرداد مقاله ای با نام "ایران آن سوی دره دیجیتالی" منتشر می کند٬ نمی توان با حذف چند واژه٬ آن را با نامی نظیر "مقاله وضعیت کشور ما در عرصه جهانی" نامید. به ویژه که در زیر سایت عصر ارتباط نوشته است: تمامی حقوق این سایت محفوظ می باشد

آیا از ترکیب غیرمرتبط چند مقاله ٬ مقاله جدید تولید می شود؟

اینترنت این امکان را ایجاد کرده است که هر کاربری بتواند به مقالات و نوشته های گوناگون در موضوع دلخواه خود دسترسی پیدا کند. اگر از این امکان درست استفاده نکنیم٬ به جای تولید دانش ممکن است تلفیق قطعه های اطلاعات به دست آید و تنها به حجم تکراری اطلاعات افزوده شود.

از آن ناپسند تر زمانی است که این اطلاعات را بدون یک روال منطقی کنار هم بگذاریم. فرضا دو مقاله زیر را در نظر بگیرید:

۱ - مقاله اینترنت، مکاتبه الکترونیکی و فرهنگ رشته کلامی را دنبال می کند که از اهمیت اطلاعات و اینترنت آغاز می شود و به آموزش الکترونیکی٬ مکاتبه الکترونیکی و فرهنگ می رسد. در نوشتن این مقاله٬ از ۴ منبع فارسی و ۴ منبع لاتین استفاده شده است. گرچه مقاله تولید شده تا حدود زیادی سرهم بندی است٬ اما به هرحال تولید است و رشته کلامی دارد و خط و هدفی را دنبال می کند و به یک نتیجه گیری می رسد. این مقاله کمابیش و به هرحال چیزی به دانش بشری می افزاید.

۲- مقاله اهمیت آموزش الکترونیک در جامعه دانایی‌محور نیز با تعریف آموزش الکترونیک و برشمردن مزایا و معایب آن٬ پروژه LORNET را معرفی می کند. نام نویسندگان مقاله هم مشخص است.

اکنون اگر قسمتهایی از این دو مقاله را بدون هیچ ارتباطی کنار هم بگذاریم٬ و بخش هایی از هر کدام را بریده و به هم وصله بزنیم٬ آیا می توان نتیجه حاصل را "مقاله آموزش الکترونیکی" نامید؟ آیا با این کار به علم خدمت می کنیم یا تنها باعث گمراهی خواهیم شد؟