آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

مصاحبه با جناب آقای تقی بینقی: آموزش در وزارت نیرو

در ادامه مصاحبه های وبلاگی و پس از مصاحبه با دکتر فرهادیان و دکتر افضلیان، جناب آقای بینقی نیز موافقت کردند که در این کار مشارکت کنند و با پاسخ دادن به پرسش هایی که مطرح می شود، به ما کمک کنند تا با مسایل آموزشی وزارت نیرو و برنامه های موسسه آموزش عالی علمی – کاربردی صنعت آب و برق، و مشکلات و مسایل آن، و چشم اندازها و اهداف موسسه در سال جدید بیشتر آشنا شویم.

آقای بینقی یکی از کارشناسان و مدیران صاحب نظر موسسه هستند که در زمینه مسایل آموزشی – به ویژه آموزش های علمی کاربردی – تحقیقات متعددی انجام داده اند و برخی از کارهای ایشان در نشریات مختلف چاپ شده است.

س- جناب آقای بینقی، لطفا برای عزیزانی که ممکن است با شما آشنا نباشند، خود را معرفی کنید و بخشی از سوابق خود را بیان بفرمایید.

ج- در یکی از روستاهای حومه سبزوار (از شهرستانهای استان خراسان رضوی) در سال 1342 به دنیا آمدم. تحصیلاتم را تا مقطع متوسطه در همان شهر گذراندم و در رشته برق دیپلم گرفتم. در سال 1370 در رشته تکنولوژی آموزشی دانشگاه تهران پذیرفته شدم. در سال 1374 پس از دریافت مدرک کارشناسی در رشته علوم تربیتی دانشگاه تهران ادامه تحصیل دادم و موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد از آن دانشگاه شدم. کار دولتی را از سال 1374 با سمت کارشناس آموزش در سازمان سازندگی و آموزش وزارت نیرو شروع کردم و از سال 1378 به عنوان مدیر امور آموزش در آن سازمان و سپس در موسسه انجام وظیفه می نمایم.

 

س- به عنوان مدیر آموزش موسسه آموزش عالی علمی – کاربردی صنعت آب و برق، چه نظری در مورد آموزش، ضرورتها و میزان نهادینه شدن آن در وزارت نیرو دارید؟

ج- در ضرورت آموزش کمتر کسی تردید دارد: تغییرات فناوری، نوسانات بازار کار و تغییرات شغلی، استفاده از آموزش را اجتناب ناپذیر کرده است. آنچه بعضا محل اختلاف نظر است، روش و چگونگی آموزش است. خوشبختانه وزارت نیرو به اعتراف مطلعان سایر سازمان ها، از وزارتخانه های پیشرو در زمینه آموزش و تربیت نیروی انسانی بوده است که شاید یکی از دلایل اصلی آن اهمیت رسالت وزارت نیرو در تامین آب و برق کشور بوده است. در بعد آموزش های بلندمدت از پیشگامان آموزش های علمی – کاربردی و در بعد آموزش های کوتاه مدت نیز از معدود سازمان هایی است که از سالیان حیلی دور دارای نظام آموزشی رشد و ارتقاء برای کلیه کارکنان می باشد؛ به گونه ای که همین نظام با تغییراتی تحت عنوان نظام جامع آموزش کارکنان دولت به تصویب سازمان مدیریت و برنامه ریزی رسید و در سال 1382 به کلیه وزارتخانه ها ابلاغ شد. بسیاری از مدیران ارشد وزارت نیرو به کرات اعلام داشته اند که یکی از دلایل موفقیت وزارت نیرو در ارتقاء صنعت آب و برق، برخورداری این وزارتخانه از نظام آموزشی و مراکز با سابقه آموزشی می باشد.

 

س- انواع آموزشها در وزارت نیرو را چگونه می توان دسته بندی کرد؟

ج- از ابعاد مختلف قابل دسته بندی است؛ از بُعد زمان و اعتبار مدرک به دو دسته کلی آموزش های بلندمدت که در قالب نظام آموزش عالی کشور برگزار می شود، و آموزش های کوتاه مدت که اخیراً در قالب نظام جامع آموزش کارکنان دولت برگزار می شود، تقسیم می شود. خود آموزش های کوتاه مدت از بُعد بخش شغلی به آموزش های کارگری، تکنیسینی، کارشناسی و مدیریت قابل دسته بندی است. از بُعد گرایش در چهار گروه کلی آب و آب و فاضلاب، برق، نیروگاه و مدیریت و علوم پایه قرار می گیرند. و در بُعد سطح در سطوح عمومی و پایه، تخصصی و اختصاصی دسته بندی می شوند. در نظام جامع آموزش کارکنان به طور کلی به چهار دسته توجیهی، عمومی، شغلی – اختصاصی و بهبود مدیریت تقسیم بندی شده است. آموزش های بلند مدت نیز در سه مقطع کاردانی، کارشناسی پیوسته و ناپیوسته و کارشناسی ارشد برگزار می شود.

 

س- آیا با تکیه بر آمار می توان تعیین کرد که وزارت نیرو سالانه به چه حجمی از آموزش در هریک از انواع یاد شده نیاز دارد؟

ج- در بُعد آموزش های کوتاه مدت مطابق استانداردی که سازمان مدیریت و برنامه ریزی اعلام می کند (حداقل متوسط 40 ساعت آموزش برای کارشناسان و 60 ساعت برای مدیران در سال) و با توجه به قریب صدهزار نفر کارکنان وزارت نیرو و شش هزار کارکنان شرکت های پیمانکاری، سالیانه حدود 37000نفرماه آموزش نیاز داریم (هر نفرماه معادل 120 ساعت است). در حال حاضر موسسه ما به طور متوسط 15000 نفرماه آموزش اجرا می کند که چنانچه آمار دانشگاه صنعت آب و برق، موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت و آموزشکده فنی خوزستان به آن اضافه شود از مرز 30000 نفرماه فراتر نخواهد رفت. لذا حتی در وزارت نیرو که آموزش کارکنان نهادینه شده است، با حداقل آموزش اعلام شده توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی فاصله داریم. مسلماً در سایر وزارتخانه ها این فاصله بسیار بیشتر است. لذا به نظر بنده به آموزش های کوتاه مدت کارکنان در وزارتخانه ها و سازمان های دولتی توجه بایسته و شایسته نمی شود.

در بُعد آموزش های بلند مدت، چون اجرای آموزش ها کمتر مبتنی بر الگوی برنامه ریزی نیروی انسانی است، نمی توان با آمار و ارقام میزان نیاز صنعت آب و برق به نیروی انسانی جدید یا نیازمند ارتقاء تحصیلی را برآورد کرد. البته این معضل خاص وزارت نیرو نیست و دامنگیر نظام آموزش عالی کشور ما و بسیاری از کشورها است.  

 

س- در این میان کدامیک از آموزشها برعهده موسسه است و اصولا تفاوت و تمایز موسسه با دیگر سازمانهای آموزشی وزارت نیرو در چیست؟

ج- مطابق اساسنامه موسسه، در حوزه آموزش های بلند مدت، وظیفه اصلی موسسه تربیت تکنیسین است که البته آموزش های کارشناسی ناپیوسته هم دیده شده است. در حوزه آموزش های کوتاه مدت محدودیتی وجود ندارد. اگرچه با وجود موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت، آموزش های مدیریتی نمی تواند اولویت اول موسسه ما باشد. مطالب دیگر از نظر سطح دوره های آموزشی کوتاه مدت و بلند مدت است. به نظر بنده موسسه بهتر است اولویت اول را به آموزش های تکنیسینی بدهد. البته شاید به زعم برخی این نوعی کوچک انگاری موسسه باشد اما توجه داشته باشیم که به گفته متخصصان، در توسعه اقتصادی یک کشور، هیچ نظام آموزشی مهمتر از تربیت تکنیسین نیست. موضوع دیگر تمرکز بر آموزش های تخصصی است. موسسه ما همچون بسیاری از موسسات دیگر، ناچار وارد عرصه رقابت شده است. در این عرصه قطعاً‌ آنچه می تواند تضمین کننده بقای ما باشد آموزش های شغلی – اختصاصی است و نه آموزش های عمومی مانند زبان و رایانه که از سوی بسیاری از موسسات خصوصی نیز قابل ارائه است.

 

س- با توجه به پژوهشهایی که در زمینه آموزشهای علمی – کاربردی داشته اید، این آموزشها چه تفاوتی با آموزشهای مرسوم دانشگاهی دارند و چگونه می توان آنها را از آموزشهای فنی – حرفه ای تفکیک کرد؟

ج- علیرغم فصول مشترک این سه نوع آموزش، به طور خلاصه می توان گفت در آموزش های نظری (مرسوم دانشگاهی) هدف نظام آموزشی، ایجاد توانایی های عام و فراگیر برای طیف زیادی از مشاغل است (مانند مهندسی شیمی یا صنایع) . افراد عمدتاً به منظور ایجاد مهارت های طراحی و تحقیق آموزش می بینند اما در آموزش های علمی – کاربردی، هدف تربیت نیروی کار برای یک شغل خاص است (مانند کاردانی توزیع یا مهندسی بهره برداری از نیروگاه). در این نوع آموزش ها هدف تربیت افرادی است که بتوانند در مشاغل نصب، بهره برداری و تعمیرات ایفای نقش کنند. آموزش های آکادمیک، نظریه های های علمی را می پرورانند اما در آموزش های علمی – کاربردی، هدف به عمل درآمدن نظریه ها است.

فصل مشترک آموزش های علمی – کاربردی با فنی – حرفه ای بسیار زیاد است به گونه ای که برخی متخصصان این دو را عضو یک خانواده می دانند. اما به نظر می رسد یک وجه تمایز عمده وجود دارد: بروندادهای نظام فنی – حرفه ای عمدتاً از مهارت های یدی برخوردارند اما بروندادهای نظام علمی – کاربردی علاوه بر این، به واسطه آشنایی با مبانی علمی شغل، از توانایی های علمی و ذهنی بیشتری برخوردارند و لذا قابلیت تصدی مشاغل سطوح بالاتر را دارند.   

 

س- هرم سنی آموزش گیرندگان (فراگیران) در ایران به تدریج سطوح تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را پشت سر می گذارد و از سوی دیگر با امکانات گسترده آموزشی موجود، امکان حذف کنکور فراهم می گردد. در این ارتباط، آینده آموزش در موسسه را با توجه به سطح تقاضا چگونه می بینید؟

ج- اگر وضعیت به شکل فعلی پیش برود، احتمالاً در حوزه آموزش های بلندمدت و نیز در حوزه آموزش های کوتاه مدت (تا حدی کمتر) دچار چالش خواهیم شد. به هرحال با توجه به هرم سنی که اشاره داشتید و نیز ازدیاد مراکز آموزشی، تقاضا برای آموزش های بلندمدت موسسه با کاهش مواجه می شود و پیش بینی می شود از اوایل دهه 1390 بر شدت آن افزوده خواهد شد. به نظر بنده برنامه ریزان وزارت عتف، دانشگاه جامع و موسسه ما از هم اکنون باید برای آن شرایط فکر کنند. این که مملکت به تکنیسین، مهندس و دکترای علمی – کاربردی نیاز دارد، امری بدیهی است. این که اگر قرار باشد تربیت تکنیسین را به یک مرکز آموزشی واگذار کنند، کدام مرکز صلاحیت بیشتری دارد، اکثریت مراکز آموزشی وزارت نیرو را بهترین انتخاب می دانند. چالش وقتی پیش می آید که با افزایش مراکز دانشگاهی که صرفاً دوره های نظری برگزار می کنند و دانش آموختگان آن فاقد تخصص شغلی برای ورود به بازار کار هستند، فرصت و مجالی برای مراکز علمی – کاربردی برای جذب متقاضیان آموزش های علمی کاربردی باقی نگذارند یا متقاضیان آموزش های علمی – کاربردی صرفاً گروهی باشند که در هیچ دانشگاهی پذیرفته نشده اند( مشکلی که هم اینک نیز باعث شده بنیه علمی ورودی های آموزش های علمی – کاربردی -به ویژه از نوع پودمانی- به شدت کاهش یابد). فکر می کنم با محدود کردن گسترش بی رویه دانشگاههایی مانند آزاد، پیام نور و موسسات خصوصی تا حدودی بتوان تقاضای کمی و کیفی برای موسسات علمی – کاربردی را استمرار داد. مسئله دوم مکانیسم بازار کار است. احتمالاً با توجه به معضل بیکاری دانش آموختگان آموزش های نظری، اقبال عمومی به سوی آموزش های علمی – کاربردی افزایش خواهد یافت. در این میان از ضرورت ارتقاء کیفیت آموزش ها و نیز طراحی دوره های بلند مدت جدید مورد نیاز صنعت آب و برق نباید غافل شد.   

 

س- حضرتعالی یکی از افرادی هستید که با شرکت در جلسات متعدد طی مدت قریب به یک سال، در تدوین استراتژی موسسه فعال بوده اید. این کار اکنون در چه مرحله ای است و آیا بر مبنای آن می توان تعیین کرد آموزشهای موسسه در چه جهتی پیش خواهد رفت؟

ج- کار تقریباً تمام شده است. خلاصه گزارش برای حوزه وزارتی ارسال شده است که در صورت تایید آن، رسماً به عنوان برنامه راهبردی موسسه ابلاغ خواهد شد. مطابق این برنامه، ماموریت موسسه ما تدوین دانش فنی صنعت آب و برق و انتقال آن، با تمرکز بر آموزش های کوتاه مدت تخصصی است. البته برنامه راهبردی اجمالی و کلی است و بدیهی است در ادامه  باید بر اساس آن، سیاست گذاری و برنامه ریزی های میان مدت و کوتاه مدت صورت گیرد.

 

س- در استراتژی تدوین شده، وضعیت آموزشهای برون مرزی و همکاری موسسه با دانشگاههای جهان به ویژه در منطقه و در کشورهای همسایه چگونه دیده شده است؟

ج- استحضار دارید در نامه وزیر محترم نیرو به موسسه که تدوین برنامه راهبردی تکلیف شده است، از موسسه خواسته شده همسو با سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران، به گونه ای فعالیت های خود را سازماندهی کند که به عنوان یکی از موسسات تراز اول در منطقه عمل نماید.

به این منظور قطعاً گسترش بازار فعالیت موسسه هم در حوزه آموزش های کوتاه مدت و هم بلندمدت به کشورهای همجوار منطقه حائز اولویت زیادی است. ناگفته نماند حوزه اشاره شده از پتانسیل بالایی برای فعالیت های موسسه برخوردار است که در صورت تعلل میدان رقابت موسسات سایر کشورها خواهد شد.

 

س- نظر شما در مورد e-learning در موسسه چیست و ضرورت آن را چگونه ارزیابی می کنید؟

ج- البته خود حضرتعالی بهتر از بنده در این زمینه مطلع و صاحبنظر هستید. بنده e-learning را ابزاری می دانم که می تواند در تدوین و انتقال دانش فنی انقلاب آموزشی ایجاد کند و  لذا آن را برای ارتقاء کمی و کیفی آموزش های کوتاه مدت موسسه مهم و بلکه حیاتی می دانم. اجازه بدهید به دو مشکل اصلی در حوزه آموزش های کوتاه مدت اشاره کنم که به نظر می رسد فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند برای حل این مشکلات به کمک بیاید. مشکل عدم امکان منفک کردن نیروی انسانی – به ویژه در مشاغل حساس – از محل کار و مشکل محدود بودن متخصصان صنعت و دانشگاه به ویژه در زمینه فناوری های نو. فکر می کنم e-learning می تواند این مشکلات را به میزان قابل توجهی حل کند. خصوصاً بنده بر مشکل دوم تاکید می کنم. اگر این روش آموزشی مستقر شود چه بسیار متخصصان تراز اول ایرانی در گوشه و کنار دنیا هستند که آماده انتقال دانش و تجربه خود می باشند ولی به دلایل متعدد امکان برگزاری کلاس حضوری در ایران را ندارند.

 

س- اگر اجازه بدهید چند پرسش دیگر هم مطرح شود که شاید با مرزبندی درون و بیرون سازمان خیلی مطابقت نداشته باشد. اصولا نظر شما درباره استفاده از امکانات وبلاگ  و سایت برای طرح مسایل موسسه در سطحی فراتر از درون- سازمانی چیست و آیا طرح موضوعات در سطح عام را مناسب می دانید؟

ج- قطعاً. اصولاً روند جهانی و ملی می طلبد که موسسه ما از پوسته وزارت نیرو خارج شده و خود را در سطح ملی و منطقه ای عرضه کند. روش هایی که اشاره کردید این فرصت را به خوبی فراهم می کند. مطلب مهم تر دانش و اطلاعاتی است که از این طریق عاید موسسه می شود.

 

س- گویا آموزشهای کوتاه مدت از حیطه نظارت و مدیریت شما خارج شده است. این تفکیک را چگونه ارزیابی می کنید و آیا این یک تغییر ساختاری است که در تمام سطوح موسسه نیز اعمال خواهد شد؟ به عبارت دیگر آیا به تدریج شاهد آن خواهیم بود که در مجتمع ها، فرضا استادان دوره های کوتاه مدت و بلند مدت و نیز مسئولین آموزشی مربوط به این دوره ها تفکیک خواهند شد؟

ج- بنده از مدافعان این تفکیک بوده ام. به هرحال آموزش های کوتاه مدت و بلندمدت از حیث هدف، مخاطبین و روش آموزش تفاوت های قابل توجهی دارند. حتی بنده معتقدم در سطح مراکز آموزشی بهتر است از نظر فیزیکی نیز این تفکیک صورت پذیرد. بهتر است فضای آموزشی کوتاه مدت – که مشتریان آن شاغلین با تجربه صنعت هستند – از فضای آموزشی بلندمدت – که اکثریت آن را دانشجویان جوان تشکیل می دهند – جدا شود.

 

س- آیا موسسه در مسایل آموزشی استقلال عمل بیشتری کسب خواهد کرد؟ مثلا تعریف دوره، صدور گواهینامه و نیز نظارت و ارزیابی تا چه حد به موسسه واگذار می شود؟

ج- وضعیت موجود در وزارت نیرو که طراحی دوره ها و اعطای مجوز را به صورت متمرکز دفتر آموزش انجام می دهد، خیلی مناسب نمی بینم. البته دست موسسه در طراحی دوره ها بسته نیست اما مطابق نظام جامع، تصویب هر دوره آموزشی در اختیار کمیته هایی است که زیر نظر دفتر آموزش فعالیت می کنند. با همین استدلال متمرکز شدن تصمیمات آموزشی مجتمع های عالی در دفتر مرکزی موسسه را نیز مناسب نمی دانم. موسسه باید بر اساس شاخص هایی که تعریف می کند، مراکز را رتبه بندی کرده و در چارچوب های کلی تعریف شده به مجتمع ها استقلال عمل بدهد و خود عمدتاً‌ در مقام هماهنگی و نظارت عمل نماید. همانند آنچه که در حوزه آموزش های بلندمدت اتفاق می افتد: ما وقتی به یک مجتمع آموزشی اجازه برگزاری دوره کارشناسی می دهیم، از مجتمع نمی خواهیم که برای تک تک دروس آن دوره مجوز بگیرد. اما در آموزش های کوتاه مدت این گونه نیست و مثلاً از یک مرکز آموزشی که فرضاً بیست سال دوره بلند مدت اجرا می کند می خواهیم که برای یک درس 16 ساعته کوتاه مدت مجوز بگیرد.

 

س- در مورد تغییر و تحول در موسسه – از تغییر روسای مجتمع ها گرفته تا مثلا تغییر در امور دانشجویی و امور پژوهشی – چه نظری دارید؟

ج- ضمن این که نمی توانم کلیه تغییر و تحولات را تایید کنم، در مجموع تغییرات مدیریتی، به ویژه در دفترمرکزی موسسه را به نفع موسسه می بینم. موضوع دیگر این که ضعف دیرینه موسسه را در تربیت مدیران جانشین باید یادآور شوم.

 

س- تقویم آموزشی سال 86 موسسه، با عنوان دوره های کوتاه مدت تخصصی به چاپ رسیده است. آیا این موضوع نشانه تاکید بیشتری بر این نوع از دوره هاست؟ و آیا سایر دوره ها نیازی به تقویم ندارند؟

ج- البته دو سه سال است که تقویم تحت نام تخصصی چاپ می شود و علت آن هم – همانگونه که اشاره داشتید – تاکید بر آموزش های تخصصی است. سایر آموزش ها مانند رشد و ارتقاء و عمومی می تواند با هماهنگی مراکز آموزشی و شرکت ها برگزار شود و بعضاً در تقویم خود مراکز نیز ذکر می شود.

 

س- مزایا و معایب تقویم های آموزشی موسسه چیست؟ و آیا تا کنون گزارشی منتشر شده است که میزان تحقق این دوره ها را ذکر کند و دلایل مغایرت پیش بینی و عملکرد را بررسی نماید؟

ج- مشکل تقویم آموزشی موسسه و تقویم آموزشی سایر موسسات آموزشی، پایین بودن ضریب تحقق آن است. علت آن هم عدم وجود مکانیسم علمی نیازسنجی و طراحی دوره های آموزشی است. بخش اعظم دوره ها، همان است که سالیان گذشته به کرات در تقویم ها آمده است و فاقد تازگی است. مسئله دوم این که در دو سه سال اخیر از اقبال شرکت ها به آموزش های کوتاه مدت کاسته شده است. تقویمی که شرکت ها تدوین می کنند بیشتر با اهدافی مانند جذب بودجه آموزشی تهیه می شود و نشان کمتری از نیاز آموزشی کارکنان دارد. لذا بسیاری از دوره های پیش بینی شده در تقویم شرکت ها و مراکز آموزشی اجرا نمی شود.

 

س- آیا شرکت هایی که زیر مجموعه وزارت نیرو نیستند و حتی اشخاص حقیقی، می توانند در دوره ها و کلاسهای آموزشی موسسه شرکت کنند؟

ج- آری، محدودیتی وجود ندارد.

 

س- نظرتان درباره برگزاری کنفرانسها، سمینارها و حتی وبینارهای آموزشی توسط موسسه چیست؟

ج- اگر بخواهیم در زمینه تدوین دانش روز پیشگام باشیم، ورود به زمینه هایی که اشاره کردید اجتناب ناپذیر است.

 

جناب آقای بینقی، با تشکر از وقتی که به این وبلاگ اختصاص دادید، چنانچه ذکر مطالب دیگری را لازم می دانید، بیان بفرمایید. ضمنا موجب خوشحالی خواهد بود اگر اجازه بدهید در آینده نیز این مزاحمت ها ادامه پیدا کند و به ویژه اگر خوانندگان محترم وبلاگ، پرسشی در زمینه این مصاحبه داشتند، با حضرتعالی مطرح کنند.

متقابلاً از حضرتعالی که این فرصت را برای بنده فراهم کردید تشکر می کنم و خوشحال می شوم که در آینده نیز در خدمت شما باشم. لازم می بینم در پایان به نکته مهم دیگری هم اشاره کنم. نقطه اتکاء هر مرکز آموزشی، مدرسین و اعضای هیئت علمی آن هستند. ملاحظه کرده اید که حتی دانشگاه های معتبر به وجود چهره های علمی سرشناس مباهات می کنند. فکر می کنم موسسه ما اگر می خواهد واقعاً ‌به یک موسسه علمی – کاربردی تراز اول در سطح ملی و بین المللی تبدیل شود باید بیش از گذشته در این مقوله سرمایه گذاری کند. کمبود مدرسین علمی – کاربردی – همان گونه که مرحوم دکتر ابتکار به عنوان پایه گذار آموزش های علمی – کاربردی در ایران بر آن تاکید داشت – مشکل اصلی کلیه موسسات آموزشی علمی – کاربردی ایران از جمله موسسه ماست. متشکرم.