آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

لزوم تعیین سیاست اطلاعاتی

روزی مادری به فرزندش گفت از لب پشت بام دور شود تا پایین نیافتد. فرزند آنقدر عقب رفت که از طرف دیگر بام پرت شد. زندگی واقعی پر از چنین تناقض هایی است و مدیریت، توانایی تعیین اقدام صحیح و اتخاذ موضع مناسب در میان این تناقضات است. گفتن خیرالامور اوسطها به شرطی موثر است که بتوانیم در هر تصمیم، این جایگاه وسط و بهینه را به درستی تشخیص دهیم. به همین دلیل هر روز حداقل ده بار برای یافتن صراط مستقیم که نه این و نه آن باشد، از خداوند یاری می جوئیم.

در مقطعی که در آستانه تدارک سایت پورتال، نشر الکترونیک و مجلاتی مناسب با جایگاه علمی خود هستیم، لازم به نظر می رسد تناقضات مدیریت اطلاعات بررسی شود و پیشاپیش سندی که راهنمای کار ارائه اطلاعات مربوط، به موقع و صحیح به ویژه در پایگاه اینترنتی باشد، تنظیم گردد. به این منظور، بخشی از این تناقض ها به ترتیب اهمیت مطرح می شود:

۱.      دسترسی و امنیت

هرقدر اطلاعات در سطح وسیعتری منتشر شود، امکان بهره برداری دیگران از این اطلاعات و نیز مشارکت آنان در اصلاح و تکمیل اطلاعات، و درنتیجه سودمندی و اثربخشی آن افزایش می یابد. ازسوی دیگر با نشر اطلاعات، هم حقوق مالکیت معنوی به خطر می افتد و هم امکان سوء استفاده از اطلاعات فراهم می شود.

نمی توان بر همه چیز مهر محرمانه کوبید زیرا به این طریق، هم امکان بالندگی از جامعه سلب می شود و هم خودمان را از نیروفزایی و دریافت بازخور محروم می کنیم و قادر نخواهیم بود تغییر و تحول محیط را به موقع درک کنیم و در جهت تاثیرگذاری بر آن و انطباق خود با نیازها و ضرورت های تغییریافته حرکت کنیم.

همچنین نمی توان همه اطلاعات را در طبق اخلاص و در دسترس عموم قرار داد زیرا شکل های مختلف دانسته ها (اعم از Wisdom, Knowledge, Information, Data ) در عصر اطلاعات بزرگترین سرمایه شرکت ها محسوب می شود و عقل سلیم به حراج سرمایه یا قرار دادن آن در معرض تاراج حکم نمی کند. زیان آشکارسازی بی محابای دانسته ها در مراحل گوناگون اکتساب آن متفاوت است. در یک مرحله سوء استفاده کنندگان می توانند با تحریف دانسته ها، شبه علم را به جای علم به جامعه عرضه کنند و تلاش ما برای اطلاع رسانی مناسب و ایجاد دانش را عقیم بگذارند. در مرحله ای دیگر رقبا می توانند دانسته ها را به نام خود عرضه کنند و کسانی را که در جمع آوری و تولید این دانسته ها کوشیده اند، بی نصیب و نومید سازند. حتی در مرحله ای که اطلاعات در دسترس عموم قرار می گیرد، دیگران می توانند با انتشار اطلاعات مشابه اما پالایش نشده، اعتبار اطلاعات ما را خدشه دار کنند و به این طریق بازهم جامعه از دریافت ساده اطلاعات صحیح، محروم می ماند.

گذشته از اینها، هر اطلاعاتی، حتی یک اسم و عکس ساده، می تواند مورد سوء استفاده مغرضان و تبهکاران قرار گیرد و حتی مسایل شخصی (privacy) را در معرض آسیب قرار دهد. این خطر بخصوص در جوامع عقب نگه داشته شده، در جایی که حمایت قانون و هوشیاری پلیس در مراقبت از مردم کمتر است، بیشتر به چشم می خورد.

عدم تعیین مرزها و ضوابط دموکراسی اطلاعاتی در همه سطوح نشر اطلاعات اعم از عرصه مطبوعات، نشر الکترونیک یا پایگاه اینترنتی، به مفهوم تن دادن به جهل و دامن زدن به شایعه یا درغلطیدن به آنارشیسم اطلاعاتی خواهد بود. در هر دو لبه بام، خطر سقوط به دامان نادانی و تردید وجود دارد. در تعیین این ضوابط، باید به عامل زمان هم توجه شود. برخورد با مسئله نشر اطلاعات نمی تواند ایستا باشد. زیرا از یکسو هیچ اطلاعاتی نمی تواند و نباید تا ابد مکتوم بماند، و از سوی دیگر هر زمان ضرورت دسترسی به اطلاعات خاصی از میان رفت، آن اطلاعات باید از دسترس خارج شود و در صورت لزوم محو گردد.

در بررسی پارادوکس دسترسی و امنیت، بیش از ده عامل مطرح شد که برخی از آنها عبارتند از:

-         امکان بهره برداری مردم از اطلاعات

-        مشارکت مردم در اصلاح اطلاعات

-        مشارکت مردم در تکمیل اطلاعات

-        رعایت حقوق مالکیت معنوی

-        دریافت بازخور و درک تغییرات محیط

-        جلوگیری از انحراف اطلاعات

-        حفظ اعتبار در اطلاع رسانی

-        جلوگیری از سوء استفاده تبهکاران

-        جلوگیری از نشر شایعه

-        درنظر گرفتن زمان انتشار اطلاعات

-        تعیین زمان محدود سازی دسترسی

سیاستگذاران اطلاعاتی هر سازمان با درنظر گرفتن این عوامل می توانند به صورتی پویا سطح دسترسی افراد و گروههای مختلف به اطلاعات را تعیین کنند.

۲.      به موقع بودن و صحت اطلاعات

در عصر اطلاعات، شرایط به سرعت تغییر می کند و رقابت ها به شدت جریان دارد. در این عصر، تاثیر متقابل پدیده ها بسیار گسترده شده است و نه تنها رشد فناوری، بلکه یک اتفاق ساده در یک گوشه جهان می تواند در نقطه ای بسیار دورتر، حتی بر سلیقه مشتریان تاثیر بگذارد. گرایش همه بازارها به بورس، نشان می دهد که سرعت انتشار اطلاعات در جوامع و نیز میزان مشارکت آحاد مردم در کسب و نشر اطلاعات تا چه حد افزایش یافته است.

به همین جهت اطلاعات به یکی از پر ارزش ترین کالاهای زمان ما تبدیل شده است. حتی خبرها از طریق اینترنت خرید و فروش می شود و به سرعت منتشر می گردد. برای عضویت در برخی از پایگاههای خبررسانی، لازم است مبالغی پول اعتباری پرداخت شود. اما دسترسی به این اخبار پس از گذشت مدت زمان مشخصی رایگان است. نکته مهم اینجاست که در برخی از این پایگاهها، مدت مورد بحث فقط دو روز است!

بنابراین در زمان ما، سرعت اطلاع رسانی و به موقع بودن آن، اهمیت فراوانی پیدا کرده است. اگر این مدت از حد متعارف بیشتر شود، اطلاعات از حیز انتفاع ساقط می شود و مخاطب دیگر به آن توجه نخواهد کرد. با توجه به رقابت شدید و امکانات وسیع برای تحقق این رقابت، مخاطب به سرعت جذب یکی دیگر از مراکز متعدد خبررسانی خواهد شد و برای همیشه از دست خواهد رفت. به نظر می رسد آن حد متعارف، هر روز کوتاه تر می شود و به سمت لحظه ای شدن میل می کند. اما برای تعیین صحت اطلاعات، به زمان نیاز داریم. طبیعی است که انتشار اطلاعات نادرست، اهداف مورد نظر در اطلاع رسانی را محقق نمی کند و با از دست رفتن اعتبار مرکز ناشر اطلاعات، بازهم مخاطب از دست می رود.

برای تایید صحت اطلاعات، به کنترل نیاز داریم. هرقدر بوروکراسی در یک سازمان بیشتر باشد، این کنترل پیچیده تر و طولانی تر خواهد بود. تنها قادر متعال است که می تواند هم کرسی و اقتدارش در همه آسمانها و زمین وسعت پیدا کند و این مراقبت بدون خواب و غفلت، به صورت دائمی جریان داشته باشد، و هم کنترل و حفظ این نظامات، او را آزار ندهد و به سادگی صورت گیرد. در جوامع بشری، کنترل هزینه دارد، زمان بر است و نیروی انسانی می خواهد.

تخت کردن هرچه بیشتر نظام های دیوانسالار، می تواند وقفه حاصل در اطلاع رسانی را کاهش دهد. این کاهش سلسله مراتب در حالت ایده آل می تواند تا حدی ادامه پیدا کند که تولید کننده خبر، همان تایید کننده خبر باشد. همچنین می توان به جای تایید جداگانه هر خبر، منبع اطلاعات را مورد بررسی و تایید قرار داد. نقل اطلاعات از یک منبع موثق خارج از سازمان، در اغلب موارد به تایید مجدد توسط مقامات ذیصلاح سازمان نیاز ندارد. اگر منبع اطلاعات، اینترنتی باشد، حتی از ذکر منبع نیز می توان صرفنظر کرد زیرا با جستجوی ساده یک عبارت از متن نقل شده، آدرس منبع اصلی مشخص می شود. در مورد اطلاعات تولید شده در داخل سازمان نیز می توان با انتخاب فرد موثق و با توانمند سازی او و حذف مراحل تایید برای سطوحی از اطلاعات، سرعت انتشار اخبار و اطلاعات را افزایش داد.

شیوه دیگری که در اطلاع رسانی دوران ما به کار گرفته می شود، استفاده از مراکز وابسته غیررسمی و تکیه بر تایید مشارکتی است. به این ترتیب که تولید کننده اطلاعات، مطالب خود را روی سایت در معرض مطالعه و قضاوت عموم قرار می دهد، سپس استفاده کنندگان و خوانندگان این اطلاعات را ارزیابی می کنند، در مورد آن اظهارنظر می کنند و به آن امتیاز می دهند. به تدریج مشخص می شود که کدام افراد مورد اطمینان هستند و اطلاعات نسبتا درستی ارائه می کنند، و کدام افراد صلاحیت تایید اطلاعات را دارند و می توان برای نظر آنها اهمیت بیشتری قائل شد. در عین حال خوانندگان نیز می توانند به سراغ اطلاعاتی بروند که خرد جمعی به آن امتیاز قابل قبولی داده باشد.

اتفاقا اثر تخریبی اطلاعات نادرست، بیشتر از جانب مراکز قدرتمند تایید کننده اطلاعات است. ارتباط منسجم این مراکز که به امپریالیسم خبری شهرت یافته است، با بمباران  اطلاعاتی سازمان یافته می تواند افکار عمومی را منحرف کند. برعکس، اطلاعاتی که از طریق آحاد جامعه تولید می شود و به شیوه های دموکراتیک مورد تایید قرار می گیرد، معمولا مقرون به صرفه خواهد بود. فوروم ها و تالارهای گفتگو، سایت های ویکی، پایگاه هایی که فرضا فیلم تظاهرات صلح در آمریکا را به صورت زنده توسط خود تظاهرکنندگان و به کمک موبایل از طریق اینترنت به جهان عرضه می کنند، سایت هایی که طرح پرسش و پاسخگویی به آن و ارزیابی پاسخ ها را برعهده همه افراد در سراسر جهان می گذارد، نشانگر صحت این مدعا است.

همچنین با توجه به حجم اطلاعاتی که در جوامع منتشر می شود و نیز با درنظر گرفتن امکانات در دسترس برای کنترل صحت و سقم این اطلاعات، شاید بتوان گفت تاثیر اطلاعات نادرستی که توسط افراد ارائه می شود، کاهش یافته است. افزایش حجم برنامه های زنده رادیو و تلویزیون، موید این موضوع است.

در بررسی پارادوکس به موقع بودن و صحت اطلاعات، بیش از ده عامل مطرح شد که برخی از آنها عبارتند از:

-         سرعت تغییر شرایط

-        شدت گرفتن رقابتها

-        گسترده شدن تاثیر متقابل پدیده ها

-        افزایش مشارکت مردم در کسب و نشر اطلاعات

-        رشد فناوری نشر اطلاعات

-        تعدد مراکز اطلاع رسانی برای جذب مخاطب

-        کاهش ارزش اطلاعات در طول زمان

-        نقش دیوانسالاری در ایجاد وقفه در انتشار اطلاعات

-        لزوم کنترل صحت اطلاعات

-        تکیه بر منابع اطلاعاتی موثق

-        انتخاب تولید کننده مناسب اطلاعات و توانمند سازی او

-        استفاده از مراکز وابسته غیررسمی و تایید مشارکتی

-        کاهش تاثیر اطلاعات نادرست

سیاستگذاران اطلاعاتی باید توجه کنند که در عصر اطلاعات، تاخیر در عرضه اطلاعات به مراتب زیانبارتر از آن است که به دلیل بی دقتی و کاهش کنترل، در موارد نادر اطلاعات نادرستی منتشر شود.

۳.      ابتکار و ضابطه

بحث کنترل، در درون خود یک تناقض مهم دارد. انسانها همیشه معیار و ملاکی برای درست بودن یک چیز در دست دارند و آنچه روی می دهد را با آن معیار و محک می سنجند و انحراف پیش آمده را کنترل می کنند. فرضا بودجه ای تنظیم شده است و کنترل مالی نباید اجازه بدهد که میزان هزینه، از آن بودجه تجاوز کند. یا ضوابطی برای رفتار کارکنان تعیین شده است و کنترل اداری به معنی آن است که رفتار افراد با این ضوابط منطبق باشد. اما اگر بشر همواره به این طریق عمل می کرد، هیچوقت تحولی به وجود نمی آمد. همواره افراد و جریانهایی برخلاف مسیر آب شنا کرده اند و به تدریج به رودخانه یا دریاچه بزرگی رسیده اند که از چشم همگان پنهان مانده بوده است. هر اختراع و ابتکار بزرگ و اساسی، تغییر و نفی وضعیت موجود است.

برای مثال، آموزش را درنظر بگیریم. زمانی نوجوانان وظیفه داشتند شغل پدر را اامه دهند یا حرفه دیگری را بیاموزند و به سرعت شغلی برای خود دست و پا کنند. آموزش به این معنی بود که نوجوان از پدر یا استادکار خود، فوت و فن کار را بیاموزد. خانواده کنترل می کرد که فرد این مسیر را زودتر طی کند. برای جامعه قابل قبول نبود که جوان درآمد کسب نکند. این فرصتی بود تا نسل جدید، دانش ضمنی را از نسل قبل بیاموزد و آن را ارتقاء دهد. اما این پارادایم تغییر کرد. کار نوجوانان ممنوع شد. امروزه این موضوع که جوان تا حدود 25 سالگی به تحصیل علم بپردازد، طبیعی و حتی پسندیده محسوب می شود. به این ترتیب فرصتی فراهم شد تا دانش آشکار در رشته های مختلف به نسل جوان منتقل شود و تخصص های گوناگون در جوامع بشری شکل گیرد. در زمان ما معیار یاد شده تغییر کرده است. جامعه کنترل می کند که جوان، فارغ از هر دغدغه ای، همه هوش و حواس خود را به درس و دانشگاه معطوف کند و از مطالعه غافل نشود. این پارادایم نیز در حال تغییر است. تغییرات در حیطه دانش آنقدر گسترده است که آنچه در زمان ورود به دانشگاه تدریس می شود، در هنگام فارغ التحصیل شدن دیگر قدیمی و کهنه شده و به کار نمی آید. بنابراین شکل جدیدی از آموزش به وجود می آید. جوانان باید یاد بگیرند که چگونه مسایل جدید را یاد بگیرند و آنچه را قبلا می دانسته اند کنار بگذارند. آموزش مادام العمر می شود و افراد همزمان با کار و در جریان کار، دوره های علمی – کاربردی کوتاه مدت را خواهند گذراند. جامعه جهانی کنترل می کند که آموخته های افراد به درد پیشرفت بخورد، به کار آید و از آن ارزش افزوده ای عاید شود.

پس کنترل همیشه دو وجه دارد: از یکسو باید مراقب بود تا انحرافی نسبت به ملاک و معیار قضاوت ما پیش نیاید، از سوی دیگر باید سعی کنیم کهنه شدن آن ملاک و معیار را به موقع درک کنیم و حتی به ابتکارهایی که موجب شکسته شدن آن ملاک ها می شود کمک کنیم. در نشر اطلاعات هم این دو جنبه وجود دارد. کنترل کننده نباید برای رعایت ضوابط محدود، محافظه کارانه با هر نوع جسارتی مقابله کند. همواره لازم است به اندیشه های مغایر با ضابطه، امکان عرض اندام داده شود. البته این کار باید کاملا کنترل شده صورت بگیرد. اگر ابتکارهایی که به این طریق جلوه می کنند، صحت و سلامت خود را نشان بدهند، می توان میدان وسیعتری برای آنها ایجاد کرد. البته این تناقض بسیار پیچیده است و مدیریت آن به سادگی صورت نمی گیرد. زیرا در هر لحظه، هر تصمیم می تواند از یک جنبه درست و از جنبه دیگر نادرست به نظر آید و مسیر هریک، درست نقطه مقابل دیگری باشد.

۴.      ضرورت و کمال

هرگز اطلاعات در هیچ زمینه ای به حد کمال نمی رسد. این موضوع به ویژه در عصر اطلاعات مصداق دارد. اگر بخواهیم منتظر بمانیم تا اطلاعات ما در یک زمینه کامل شود و سپس تصمیم بگیریم، همواره در حالت بی تصمیمی خواهیم ماند. زیرا حتی در زمانی که مشغول جمع آوری اطلاعات هستیم، برخی از آنچه اندوخته ایم می سوزد و اطلاعات جدیدی ظهور می کند.

هزینه فرصت، واقعیتی است که باید آن را بپذیریم. ما در هر حال با اطلاعات موجود تصمیم می گیریم و چون این اطلاعات کامل نیست، تصمیم ما بهترین تصمیم نخواهد بود. با این حال با توجه به سطحی از اطلاعات که در دسترس ماست، می توانیم بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنیم.

مقصود آن نیست که به آزمون و خطا تن دهیم، بلکه لازم است تمام توان خود را برای کسب همه اطلاعات بخرج دهیم اما به ضرورتها توجه داشته باشیم و مطابق آنها عمل کنیم. برای مثال، اگر بخواهیم برای شرکت در یک کنفرانس علمی مناسب بین المللی مقاله بنویسیم، لازم است اطلاعاتی در این زمینه به دست آوریم، کنفرانس مناسب تر را پیدا کنیم، شرایط و سوابق آن را مطالعه کنیم و خود را برای حضور فعال در آن کنفرانس آماده سازیم. اما تعداد این کنفرانس ها کم نیست. اگر بخواهیم همه اطلاعات مربوط به این کنفرانس ها را به دست آوریم و از میان آنها بهترین گزینه را انتخاب کنیم، هیچوقت مقاله ما آماده نخواهد شد. با پذیرش این واقعیت می توانیم به حد مطلوبی از اطلاعات بسنده کنیم و قبل از آن که مهلت های تعیین شده به پایان برسد، مقاله خود را برای کنفرانسی که مناسب تر می دانیم، تهیه و ارسال کنیم.

در نشر اطلاعات نیز همین تناقض ها وجود دارد. آنچه منتشر می شود، قطعا بهترین نیست اما در شرایط فعلی می تواند بهترین چیزی باشد که به نیازهای موجود کمابیش پاسخ می دهد. کاری که مترجمان پابرهنه در چین انجام می دادند، سرشار از غلط بود زیرا همه چیز، حتی روزنامه ها را به سرعت ترجمه می کردند و در اختیار عموم قرار می دادند. اما همین کار دست و پا شکسته به پیشرفت علوم در چین کمک شایانی کرد.

یکی دیگر از ابعاد تناقض یاد شده، علمی و عملی بودن است. ما شاید بتوانیم در آنچه منتشر می کنیم، به بالاترین استانداردهای علمی جهان نزدیک شویم، شاید بتوانیم با تقبل هزینه های سنگین، از اندیشمندانی استفاده کنیم که نوشته های آنها بسیار سطح بالا باشد و از نظر علمی بتواند در مهمترین مجامع بین المللی مطرح شود. اما با این کار، در واقع از اهداف خود دور شده ایم و به ضرورتها پاسخ نداده ایم. باید مخاطب خود را در نظر بگیریم و هدف و وظیفه خود را فراموش نکنیم. هر نشریه ای خوانندگان خود را دارد. هر سازمانی اهداف خاصی را پیگیری می کند. یک سازمان می تواند با فراهم آوردن فرصت مناسب برای کارشناسان و متخصصان خود، آنها را تشویق کند که اطلاعات و دانش خود را افزایش دهند و در اختیار دیگران قرار دهند. به این طریق هم نویسندگان یاد شده رشد می کنند و هم نیاز خوانندگان خاص آن نشریه برطرف می شود.

جامعیت و فرصت نیز یکی دیگر از ابعاد همین تناقض است. در دوران دانش محور ما که اطلاعات به صورتی سیل آسا همه جا را دربر می گیرد، لازم است نیازهای مشخص افراد را درنظر بگیریم و مطالب مناسب آنان را منتشر کنیم. یک فهرست هزار صفحه ای از همه کنفرانس های بین المللی، ممکن است بسیار جامع باشد ولی برای مخاطبان ما چندان مفید نخواهد بود. زیرا برای آنان فرصت بررسی این لیست و انتخاب گزینه مناسب وجود ندارد.

۵.      خاص و عام

ما به عنوان ناشر اطلاعات، می توانیم حوزه وسیعی را پوشش دهیم و یا به موضوعات تخصصی روی بیاوریم. بدیهی است که هر قدر حوزه کار وسیعتر شود، گرچه به ظاهر مخاطبان گسترده تری خواهد داشت، تاثیرگذاری آن کمرنگ تر می شود. نظمی که در جوامع امروز و بر زندگی همه افراد حاکم است، حکم می کند که چارچوب مشخصی را تعیین کنیم و اطلاع رسانی را به محدوده تعریف شده خود منحصر نماییم. از هر دری سخن گفتن در زمان ما مطلوب و موثر نیست. نشریه ای که در هر زمینه ای اظهار فضل کند، نه تنها حق انتخاب را از خوانندگان خود سلب کرده است، بلکه نمی تواند از برخورد سطحی با موضوعات فراتر رود.

در زمان ما حتی کانال های تلویزیونی نیز تخصصی می شود. فردی که به برنامه های ورزشی علاقه داشته باشد، نباید منتظر بماند تا تلویزیون برنامه های مختلف اخبار و فیلم سینمایی و موسیقی را پخش کند تا نوبت به برنامه مورد علاقه او برسد. مرز این تخصیص را شرایط تعیین می کند. تعیین یک کانال خاص و مجزا به ازای هر نوع ورزش تنها در شرایطی می تواند توجیه پذیر باشد که تماشاگران هر ورزش هم از نظر کمی به حد قابل قبولی رسیده باشند و هم تمایل به منحصر کردن خود در تماشای یک ورزش خاص در آنها شکل گرفته باشد. در غیر این صورت، هم هزینه این کانال های خاص غیر منطقی است و هم افرادی که به همه ورزش ها در حد متعارف علاقه دارند از تماشای برنامه دلخواه خود محروم می شوند.

در نشر نیز باید تعمیم و تخصیص مطابق با نیازها و واقعیت ها صورت بگیرد. اگر فرضا عامه مخاطبان ما به مسایل فناوری صنعت آب و برق علاقه داشته باشند، نمی توان در نشریه به کاشت و برداشت محصولات هم اشاره کرد و از لایه اوزون هم صحبت کرد. گسترش افقی در این وسعت موجب می شود مسایل به صورت سطحی مطرح شود و با گل هایی که از جاهای مختلف چیده شده است، شاید نتوان در مجموع دسته گل مناسبی فراهم کرد. در عین حال گسترش عمودی بیش از حد و پرداختن به مسایل بسیار خاص این صنعت نیز موجب محدودیت در تعداد مخاطبان و کاهش تاثیر نشریه خواهد شد.

عمومیت و تخصیص از نظر نویسندگان نشریه نیز مطرح است. اگر مطالب یک نشریه فقط توسط چند دبیر نوشته شود، رشد عامه با مانع روبرو می شود. در عین حال اگر هر نوشته ای به نشریه راه پیدا کند، به عوام زدگی دچار خواهیم شد. تعیین دبیران یا مسئولین کمک می کند تا مطالب مناسب تر و اطلاعات مطمئن تری به دست مخاطبین برسد. این دبیران می توانند در سایت ها و انجمن های مرتبط با مسئولیت خود عضو شوند و مسایل شاخه موضوعی محوله را به صورت دائمی پیگیری کنند. به این ترتیب خواص و نخبگانی شکل می گیرند که در حیطه معینی تبحر دارند. اما این افراد باید به عامه کمک کنند تا مقالات و اطلاعات و نوشته هایشان منتشر شود.

کار اصلی یک نشریه علمی، سازماندهی دانش است. تناقض میان محدودیت نیروی انسانی و تقسیم کار، حکم می کند که دبیران بیش از هرچیز به سازماندهی همه ظرفیت های موجود روی آورند. خواص باید در این سازماندهی، عموم را مورد حمایت قرار دهند. تعیین و تهیه منابع، برقراری ارتباط بین علاقمندان به موضوعات خاص، کمک به آماتورها در تنظیم و تصحیح مطالب، کمک در تهیه چکیده،  ترجمه آن و پیگیری برای منتشر شدن مقالات نمونه ای از این حمایت ها را نشان می دهد. این همکاری ها برای خواص نیز سودمند است. یک نفر شاید بتواند اطلاعات متعدد مناسبی را تولید کند. اما پیگیری و به روز رسانی این اطلاعات به کار گروهی نیاز دارد. شاید بی توجهی به همین موضوع باعث شده است اغلب سایت های فارسی زبان، مملو از اطلاعات راکد و قدیمی باشند.

با توجه به این که هر علم، حوزه وسیعی را پوشش می دهد و کشفیات علمی قبل از آن که بیانگر دانش تخصصی بشر در یک رشته خاص باشد، نشانگر بینش جامع و خرد جامعه بشری است، و نیز با توجه به این که علوم بین رشته ای، حتی تفکیک و استقلال رشته های مختلف علمی را نمی پذیرد و از آن فراتر می رود، بدیهی است که تخصصی کردن بیش از حد دبیران مثلا بر مبنای گرایش هر رشته، همانند تعیین کانال تلویزیونی برای هر ورزش نامقبول است، مگر آن که در جامعه مفروضی شرایط از نظر کمی و کیفی چنین تخصیصی را الزامی کند.

تناقض خاص و عام در نحوه گردآوری و انتشار اطلاعات به شکل بصیرت و خودکاری ظهور می کند. امروزه با قرار دادن چند کد برنامه در وب سایت، با استفاده از امکان feed به شکل های RSS یا Atom و نظایر آن، همه اطلاعات مربوط به یک موضوع خاص به صورت خودکار گردآوری و عرضه می شود. اما این تعمیم ممکن است گاهی نادرست از آب درآید. در اینجا بصیرت انسانی لازم است تا سره را از ناسره تشخیص دهد و اطلاعات را پالایش کند.

 

آنچه بیان شد، بخشی از تناقضات مربوط به اطلاع رسانی است که با بررسی آنها در چارچوب مدیریت دانش و با توجه به مقاطع تولید، گردآوری، انتشار و تجاری سازی دانش،  و با در نظر گرفتن اهداف فعالیت هر سازمان و توانایی های CKO و ساختار سیستم اطلاعاتی سازمان (IS) و سطح برخورداری سازمان از فناوری اطلاعات (IT)، می توان  شیوه مناسب سازماندهی نشر (اعم از مطبوعات، سایت و نشر الکترونیک) را در شرایط خاص تعیین نمود. تناقض های دیگری نظیر نوآوری و تکرار، تمایز و تلفیق، استقلال و هماهنگی، کل و جزء، سازمان و بخش نیز در این عرصه قابل طرح هستند. اما آنچه مسلم است این است که اطلاع رسانی یک حرکت پویا، هدفمند، مشارکتی و متکی بر سازماندهی است. در نتیجه کار اطلاع رسانی با تعریف اهداف، ارزش ها، مخاطبان، مدیریت داخلی، نحوه گردش کار و تعیین ابزارهای مناسب و امکانات مقتضی (منجمله اینترانت و اینترنت) آغاز می شود.

علیرضا قراباغی                     

۶/۸/۱۳۸۵                      

توضیح: این مقاله در شماره ۲۱ نشریه آموزش به چاپ رسیده است.

امکان استفاده رایگان از مقالات IEEE ظرف حدود دوهفته

طبق اطلاع به دست آمده از طریق یکی از استادان٬ استفاده از مقالات آی تریپل ای در ایام تعطیلات سال نو میلادی به صورت رایگان امکانپذیر است. این دسترسی به صورت نامحدود می باشد و متن کامل هر فایل های مورد نیاز - منجمله فایل های جدید منتشره در ماههای اخیر را می توان download کرد.

با توجه به فرصت کوتاهی که تا پایان این تعطیلات باقی مانده است٬‌ پیشنهاد می شود با مراجعه به آدرس http://xplqa.ieee.org فایلهای دلخواه را جستجو کنید و آنها را ذخیره نمایید. 

مدل صوری برای توصیف سیستم های اطلاعاتی ارائه شد

یکی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با استفاده از یک نگره فلسفی یعنی هستی شناسی(Ontology) مدلی صوری را برای توصیف سیستم های اطلاعاتی ارائه کرد.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران،محمود معلم،دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی رایانه از دانشگاه علم و صنعت در پژوهشی به ارائه مدلی صوری بر پایه Ontology برای توصیف سیستم های اطلاعاتی پرداخته است.
بنابراین پژوهش، مدل سازی به ویژه مدل سازی مفهومی یکی از مهمترین و اصیل ترین فعالیت های مهندسی و نرم افزار است. روش های موجود برای توصیف و مدل سازی سیستم های اطلاعاتی از قبیل "DFD، ERD" و حتی "UML" غالباً به واسطه نیازهای عملی در مهندسی نرم افزار ایجاد شده اند و زمینه های دقیق معنایی در آن ها مطرح نیست.
بنابر این گزارش،مدل ارائه شده در این پژوهش به دلیل برخورداری از مبانی نظری دقیق و مستحکمی که از هستی شناسی گرفته است، از نقطه ضعف عمده گفته شده عاری است.
پس از ارائه مدل صوری یادشده، توانایی آن با استفاده از 3 مطالعه موردی یا Case study در تصحیح و تفسیر روش های مدل سازی موجود و تدوین روش های جدید به نمایش گذاشته شد. این نمونه ها که شامل تصحیح روش DFD، تفسیر و تاویل مفاهیم روش UML و عرضه روش نوینی برای پالایش طبقه بندی هاست، نشان می دهد که روش صوری ارائه شده تنها موجود ذهنی و نظری نیست و می توان آن را برای پرکردن خلاء معنایی سایر روش های مدل سازی مورد استفاده قرار داد.
یادآور می شود،این پژوهش با راهنمایی دکتر سعید پارسا انجام گرفته و جمعی از اعضای هیئت علمی دانشکده رایانه دانشگاه علم و صنعت قابلیت های مدل را تأیید کرده اند.