آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

عوامل آموزشی مانع توسعه آموزش‌های الکترونیکی در آموزش و پرورش

   روزنامه سرمایه٬ شماره ۴۹۴ روز دوشنبه یازدهم تیر ماه سال ۱۳۸۶

مریم ایزی‌٬ ‌کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی

 

 

 

امروزه بسیاری از مدارس و مراکز آموزشی به بهره‌گیری از آموزش‌های الکترونیکی روی آورده‌اند و در این راستا فعالیت‌های زیادی در حال انجام است. آموزش و پرورش کشورمان طی سال‌های گذشته هزینه‌کنندهء بزرگ‌ترین رقم بودجهء دولت در زمینهء توسعهء آموزش‌های الکترونیکی بوده است، لیکن آنچه که مشاهده می‌شود، حکایت از درصد بالای عدم موفقیت و شکست پروژه‌های آموزش‌های الکترونیکی دارد.

 

با توجه به اهمیت نظام آموزش و پرورش در تربیت  نیروی انسانی متخصص برای نظام‌های اجتماعی در عصر فن‌آوری اطلاعات، تربیت نیروی انسانی آشنا و مسلط به این فن‌آوری از اهداف بنیادی نظام‌های آموزشی در تمام کشورهای دنیا اعم از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. به عنوان مثال کشور استرالیا برنامه‌ریزی کرده بود که طی سال‌های 2001 تا 2006، شش میلیون دلار برای برنامه‌های آنلاین سرمایه‌گذاری کند. در کشور ایران نیز رساندن نسبت دانش‌آموز به رایانه به10/1 در دورهء متوسطه ،کودکان استثنایی، تربیت معلم و کاردانی فنی حرفه‌ای و به20/1 در دورهء راهنمایی و ابتدایی تا پایان برنامهء پنجم٬ جزو اهداف سازمان آموزش و پرورش است.

 

   بنابراین آنچه که در عرصهء آموزش‌های الکترونیکی بیش از پیش حایز اهمیت است، شناخت عوامل موثر در توسعهء آموزش‌های الکترونیکی در آموزش و پرورش است. این مقاله ضمن بررسی عوامل موثر بر توسعهء آموزش‌های الکترونیکی در نظر دارد با شناسایی موانع توسعهء آن در آموزش و پرورش، موجبات اثربخشی و کارآمدی به کارگیری این فن‌آوری‌ها را در فرآیند یاددهی- یادگیری فراهم سازد.

 

در این میان می‌توان به عواملی از قبیل فنی و تکنولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی، حقوقی و اداری، راهبردی، اقتصادی و آموزشی(پداگوژیکی) اشاره کرد که این مقاله در مرحلهء نخست به گزارش نتایج موانع آموزشی می پردازد که از میان موانع آموزشی موجود از دیدگاه دبیران، موارد نبود کتابخانه‌های الکترونیکی مناسب؛ کمبود زمان معلمان در آموزش وب محور؛ ناهماهنگی  برنامهء درسی جاری با برنامه‌های آموزش الکترونیکی به عنوان مهم‌ترین موانع گزارش شده‌اند. بنابراین توجه به موانع آموزشی موجود قبل از پیاده‌سازی آموزش‌های الکترونیکی ضروری است.

 

موانع توسعه آموزش الکترونیکی

 

پلگرام (2001) محقق حوزهء فن‌آوری اطلاعات٬ طی پژوهشی که در ترکیه در یکی از شهرهای کرانهء غربی دریای سیاه در 18 مدرسه انجام داد، موانع اصلی به کارگیری  ICT  را از قبیل تعداد کم رایانه‌ها، دانش و مهارت اندک معلمان، دشواری تلفیق  ICT  با آموزش، زمانبندی استفاده از رایانه، کمبود لوازم جانبی، کمبود نسخه‌های نرم‌افزار‌ها، وقت کم معلم، کافی نبودن زمان دسترسی همزمان و کمبود بازرس و کمک‌های فنی عنوان کرد.

 

نتایج پژوهش پریسلار  (2002) نیز که در سال‌های 1998 و 2001 به بررسی موانع به کارگیری اینترنت در مدارس پرداخته، نشان داد که دسترسی به اینترنت با سرعت کم در سال 1998 با 8/29 درصد و در سال 2001 با 8/40 درصد، پشتیبانی ناکافی در سال 1998 با 4/43 درصد و در سال 2001 با 37 درصد و تعداد رایانه در سال 1998 با 2/51 درصد و در سال 2001 با 36 درصد به عنوان مانع از دیدگاه هماهنگ‌سازان کامپیوتری مطرح شده است.

 

همچنین پژوهش نگارنده (1386) با عنوان بررسی موانع توسعه آموزش الکترونیکی در آموزش متوسطه شهر تهران که نظر 236 دبیر از دبیرستان‌های شهر تهران را مورد بررسی قرار داده، نشان داد که از میان موانع فنی و تکنولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی، حقوقی و اداری، راهبردی، آموزشی و اقتصادی 57 درصد از پاسخ‌دهندگان خاطر نشان کرده‌اند که عوامل آموزشی موجود تا حد زیادی مانع توسعهء آموزش‌های الکترونیکی در مدارسشان است که در این میان پاسخ‌دهندگان از بین  18 عامل آموزشی به ترتیب  نبود کتابخانه‌های الکترونیکی مناسب؛ کمبود زمان معلمان در آموزش وب محور؛ ناهماهنگی  برنامهء درسی جاری با برنامه‌های آموزش الکترونیکی را به عنوان بیش‌ترین مانع گزارش کرده‌اند که فراوانی درصدی آن‌ها به ترتیب 7/76، 75، 3/70 درصد  عنوان شده است.   

 

در مقابل کم‌ترین مانع آموزشی گزارش شده از طرف دبیران به ترتیب عبارتند از بالا بودن دانش و مهارت دانش‌آموزان نسبت به  معلمان 6/38 درصد؛ عدم تمایل دانش‌آموزان به تغییر نقششان از انفعالی به دانش‌آموز فعال در فرآیند یادگیری39 درصد؛ و مقاومت معلمان در برابر  نظام آموزش الکترونیکی 6/38 درصد  بوده که فراوانی طبقهء کم و خیلی کم در این مقوله‌ها به ترتیب 4/25 درصد و مورد دوم و سوم هر کدام 25 درصد گزارش شده است.   

 

علاوه بر این دبیران عدم انگیزهء خود را  با 5/58 درصد به عنوان مانعی برای توسعهء آموزش‌های الکترونیکی دانسته‌اند و بر نبود  نظارت جدی آموزشی تاکید کرده‌اند. نبود کتابخانه‌های الکترونیکی مناسب از نظر دبیران 7/76 درصد تاثیر زیادی بر توسعه‌نیافتگی آموزش الکترونیکی دارد و کمبود شناخت نسبت به نیازهای آموزشی جدید نیز از دیگر مواردی است که دبیران به آن به عنوان مانع اشاره دارند.

 

پژوهش‌های یادشده حاکی از آن است که بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان عوامل آموزشی را مانع توسعهء آموزش‌های الکترونیکی عنوان کرده‌اند. بنابراین پیشنهاد می‌شود برای به کارگیری آموزش‌های الکترونیکی نباید شتابزده عمل کرد٬  بلکه باید قبل از تجهیز مدارس و ورود سخت‌افزارها در جهت شناسایی مشکلات آموزشی اقدام به نیازسنجی کرد و با توجه به پیچیدگی نرم‌افزارهای موجود باید در جهت تولید و انتشار نرم‌افزارهای مناسب نظام آموزش و پرورش و هماهنگ با برنامهء درسی جاری اقدامات لازم انجام شود. با وجود فقدان معیارهای مناسب ارزیابی میزان به کارگیری این فن‌آوری‌ها توسط دانش‌آموزان، پیشنهاد می‌شود معیارهای معینی در این خصوص تدوین شود.

 

همچنین با توجه به این‌که  معلمان نقش اصلی را در فرآیند ورود آموزش‌های الکترونیکی به آموزش و پرورش دارند پیشنهاد می شود برنامه‌هایی جهت آشنایی دبیران با سیستم‌های آموزش الکترونیکی و برنامه‌هایی جهت ارتقای مهارت‌های  IT  دبیران در کلاس‌های ضمن خدمت گنجانده شود.

 

قابل توجه است، پژوهش ایزی (1386) نشان داد بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان عامل عدم کیفیت مواد آموزشی شبکه‌ای را  مانع توسعهء آموزش‌های الکترونیکی عنوان کرده‌اند. بر این اساس پیشنهاد می‌شود تیمی متشکل از  کمیتهء راهبری (که به تهیهء اهداف کلی و ابعاد مالی آن می پردازد)، طراحان و تکنولوژیست‌های آموزشی و مدیران برنامه جهت طراحی مواد آموزشی شبکه‌ای ایجاد شود.

معلم در مدرسه هوشمند٬ آموزگار نیست.

روزنامه سرمایه٬ شماره ۴۹۴ روز دوشنبه یازدهم تیر ماه سال ۱۳۸۶

محمدعلی رستمی‌نژاد‌ ‌٬‌ مدرس دانشگاه

  

نیروی انسانی کارآزموده و حرفه‌ای یا معلم الکترونیک مهم‌ترین جزء مدارس هوشمند است. از آن‌جا که در مدارس هوشمند (الکترونیکی) رسانه‌های متنوعی وجود دارد، معلم دیگر نقش رسانهء آموزش و انتقال‌دهنده را ندارد، بلکه یک تسهیل‌کنندهء یادگیری و آموزیار است. معلم باید برای پذیرش نقش جدید خود آموزش ببیند و قابلیت‌های لازم را در زمینهء‌ کار با تجهیزات الکترونیکی کسب کند.

 

در این راستا بانک جهانی 10 درس را برای فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات  (ICT)  در تعلیم و تربیت کشورهای در حال توسعه یادآوری می‌کند که درس هشتم آن «آموزش، آموزش و آموزش» است و آموزش حرفه‌ای معلمان را اساس به کارگیری موفق تکنولوژی در آموزش می‌داند.

 

مدرسهء هوشمند مدرسه‌ای است که همانند مدارس سنتی یک ساختمان اداری دارد، اما در آن به تجهیزات و سیستم‌های الکترونیکی برمی‌خوریم که قسمت اعظم فعالیت‌ها توسط آن‌ها انجام می‌گیرد.

 

در پروژه‌های آموزشی ایران، منظور از مدرسهء هوشمند یک مدرسهء تمام اتوماتیک و کامپیوتری نیست بلکه منظور مدرسه‌ای است که در آن از فن‌آوری اطلاعات و قابلیت‌های آن برای رسیدن به اهداف برنامهء درسی حداکثر استفاده می‌شود و با توجه به میزان و روش‌های به کارگیری با اندکی تفاوت سطحی در روش‌های به کارگیری فن‌آوری اطلاعات از آن تحت عناوینی چون مدارس مجازی، مدارس الکترونیکی، مدارس چند رسانه‌ای یا مانند آنچه در تجربهء کشور مالزی اتفاق افتاده، مدرسهء هوشمند یاد می‌کنند.   

 

مالزی و آمریکا

 

کشور مالزی از اوایل دههء 70 برای به کارگیری حداکثری قابلیت‌های فن‌آوری اطلاعات در تمام زمینه‌ها به ویژه در حیطهء آموزش و پرورش که شامل مدارس هوشمند نیز می‌شد برنامه‌ریزی کرد و هدفش حرکت به سوی اقتصاد دانش محور و رشد فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات  (ICT)  در صنعت و ایجاد زمینه‌های اشتغال در آی‌سی‌تی بود، به طور کلی هدف از طرح مدارس هوشمند تبدیل کلاس‌های معمولی به کلاس‌های الکترونیکی بود که در آن معلم به جای انتقال دانش و اطلاعات سعی در توسعهء قدرت قضاوت دانش‌آموزان در انتخاب اطلاعات از منابع مختلف و فراهم‌سازی زمینهء یادگیری مادام‌العمر در دانش‌آموزان و شهروندان مالزی داشت. در مدارس هوشمند مالزی مواد یاددهی - یادگیری الکترونیکی انفرادی شده و قابلیت‌های چند رسانه‌ای بودن در درس‌های مختلف ریاضی، علوم و... از ضروریات یک مدرسهء الکترونیکی (هوشمند) است که در بهترین حالت معلم و دانش‌آموز در مدرسه با مشارکت یکدیگر با استفاده از برخی از نرم‌افزارها و با کمک هماهنگ‌ساز  ICT  در مدرسه اقدام به طراحی و تولید مواد یاددهی و یادگیری می‌کنند و یا این‌که این مواد و رسانه‌ها توسط واحدهای تجاری طراحی و تولید شده و در اختیار مدرسه قرار می‌گیرد. عنصر دوم زیرساخت تکنولوژیکی است که جزو ابتدایی‌ترین شرایط لازم برای مدارس هوشمند است. زیرساخت‌های تکنولوژیکی در درجهء اول کامپیوتر و لپ‌تاب و کامپیوترهای جیبی است. در این‌جا توجه به زیرساخت‌های تکنولوژیکی گزارش شده توسط مرکز آمار ملی آموزش آمریکا درخور توجه است: به گزارش این مرکز در سال 2005 معادل 94 درصد از مدارس در کلاس‌های درس، کارگاه، کتابخانه و... به کامپیوتر و اینترنت به صورت همزمان دسترسی داشته‌اند. در صورتی که این میزان در سال 1994 معادل سه درصد بوده است. نکتهء قابل توجه دیگر در مورد زیرساخت‌های تکنولوژیکی نسبت کامپیوتر به دانش‌آموز است. نسبت کامپیوتر به دانش‌آموز در سال 1998 معادل 12 به یک بوده، به این معنا که هر 12 دانش‌آموز در مدرسه یک کامپیوتر متصل به اینترنت داشته‌اند. حال آن‌که در سال 2005 این نسبت به 8/3 دانش‌آموز به یک کامپیوتر رسیده است. یعنی حدودا چهار دانش‌آموز در مدارس عمومی (نه غیرانتفاعی) یک کامپیوتر متصل به اینترنت داشته‌اند. قطعا از نظر زیرساخت فیزیکی مدارس محدود به کامپیوترهای شخصی  (PC)  نبوده است. بنابراین گزارش مدارس گویای این واقعیت بوده که 19 درصد از مدارس عمومی آمریکا امکان استفاده از کامپیوترهای جیبی و با حجم کم را برای معلمان و دانش‌آموزان خود فراهم کرده بودند که این نسبت در سال 2002 معادل 10 درصد بوده و در سال 2005 به 19 درصد رسیده است. حتی از نظر زیرساخت‌سخت‌افزاری 10 درصد از مدارس آمریکا کامپیوتر لپ‌تاب به دانش‌آموزان خود از یک روز تا یک سال تحصیلی امانت می‌دادند. از نظر شبکه و پهنای باند شبکهء مدارس در سال 2005 معادل 97 درصد از مدارس آمریکا به اینترنت با پهنای باند وسیع دسترسی داشته‌اند در صورتی که این رقم در سال 2000 معادل 80 درصد بوده است.

 

وضعیت میانگین کامپیوترها در کشور هنگ‌کنگ نیز در طرح ارزشیابی از پروژهء  IT  در مدارس تاییدکنندهء افزایش حجم زیرساخت‌ها بوده است. به گونه‌ای که در سال 2003 میانگین کامپیوترها در هر مدرسه ابتدایی _8/89 و در مدارس متوسطه 237 و در مدارس استثنایی 71 بوده است که این آمار و ارقام با وضعیت موجود و قابل مشاهده در ایران قابل مقایسه نیست.

 

در حوزهء زیرساخت علاوه بر کامپیوتر و شبکه، تجهیزاتی مانند انواع پروژکتورها، ویژیولایزرها و وی‌سی‌دی‌ها و تجهیزات الکترونیکی دیگر نیز قرار دارند.

 

مشاور هوشمند

 

در مدارس هوشمند آموزش نیروی انسانی محدود به معلمان نیست. بلکه مشاور مدرسهء هوشمند نیز کسی است که باید مطالعات عمیق در مورد روان‌شناسی اینترنت و تاثیرات روحی - روانی آن در دانش‌آموزان داشته باشد و ناهنجاری‌های رفتاری دانش‌آموزان را در نتیجهء به کارگیری تکنولوژی را شناخته و برای پیشگیری و درمان آن‌ها اقدام کند.

 

سیستم ادغام نیز یکی از اجزای مهم در مدارس هوشمند است که فرآیند‌ها و فعالیت‌هایی که در بخش‌های مختلف این مدارس صورت می‌گیرد را در یکدیگر ادغام می‌کند و از آن یک کل واحد قابل ارزیابی می‌سازد. این سیستم ارتباط بین عناصر مختلف یعنی سیستم کارآموزی، مواد و منابع یاددهی - یادگیری و... را برقرار می‌کند.

 

سیستم پشتیبانی یکی دیگر از اجزای مهم مدارس هوشمند است که این سیستم وظیفهء کمک و حمایت از معلمان و سایر دست‌اندرکاران این مدارس در مواقعی که مشکلاتی مانند مشکلات شبکه‌ای، سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و... پیش می‌آید، را بر عهده دارد.

 

سیستم مدیریت مدارس هوشمند که به یاری مدیریت مدرسهء هوشمند می‌شتابد، فعالیت‌های برنامه‌ریزی، مدیریت، نظارت و کنترل فرآیند‌ها در این مدارس را بر عهده دارد و به معلم در مدیریت کلاس کمک می‌کند و پیشرفت دانش‌آموزان و کارنامهء تحصیلی آن‌ها را ثبت، نگهداری و امکان ارتقای تحصیلی را فراهم می‌سازد.

 

به کارگیری اصطلاح «مدرسهء هوشمند» و امکان تداخل معنایی آن با برخی حوزه‌های دیگر، این نامگذاری را دچار چالش کرده است و شاید هم این نامگذاری ترجمه‌ای بیش نبوده است، اما آنچه که ما تحت عنوان سیستم‌های آموزش الکترونیکی می‌نامیم در درجهء اول نیاز به یک فعالیت سیستماتیک و منسجم در طراحی دارد که در آن تحت عنوان طراحی نظام آموزش الکترونیکی بر اساس الگوهای خاص طراحی آموزشی صورت می‌گیرد. در این فرآیند علاوه بر تمام مسایل حیاتی و پایه به مسایلی مانند به کارگیری نظریه‌های یاددهی - یادگیری در طراحی مواد یاددهی - یادگیری آموزش‌های الکترونیکی و افزایش انگیزهء معلمان و دانش‌آموزان و حتی مدیران در به کارگیری این فرآیند‌ها توجه می‌شود. به عبارتی تمام عناصر موثر در موفقیت یک سیستم آموزش الکترونیکی اعم از زیرساخت، نیروی انسانی، فرآیندها، ابعاد نگرش عاطفی و... با رویکرد سیستمی در ارتباط با یکدیگر شناسایی می‌‌شوند و برای کنترل آن تمهیدات مناسب اندیشیده می‌شود. طراحی ضعیف آموزشی در پروژه‌های آموزش الکترونیکی یکی از مهم‌ترین عوامل شکست این پروژه‌ها حتی در کشورهای پیشگام این رویکرد بوده است که با جدیت تمام باید مورد توجه قرار گیرد.

تدریس، فقط به کمک بازی‌های کامپیوتری

سرویس اخبار خارجی ایتنا - مطالعات جمعی از محققان روی اساتید و دانش‌آموزان نشان می‌دهد که بازی‌های ویدئویی این روزها نقش پررنگی را در کلاس‌‌های درس کامپیوتری دارند.

این گزارش که «آموزش در کنار بازی» نام گرفته توسط کارشناسان مرکز Electronic Arts(EA) بزرگ‌ترین موسسه تولید بازی‌های کامپیوتری جهان در آزمایشگاه FutureLab انجام شده است.

دراین مطالعه بیش از هزار معلم و دو هزار و 300 دانش‌آموز ابتدایی در مدارس بریتانیا مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند.

در پایان این مطالعات مشخص شد که در حالی که 59 درصد اساتید با انجام بازی‌های کامپیوتری در سر کلاس مخالف هستند، 62 دانش‌آموزان خواسته‌اند تا استفاده از این بازی‌ها برای ٱن‌ها آزاد شود.

جولز کلارکسون(Jules Clarkson) مدیر بخش بازاریابی بین‌المللی شرکت EA گفت: «شرکت بزرگ EA برای سال‌های طولانی سعی در تولید بازی‌هایی داشته تا به وسیله آن بتواند انگیزه دانش‌آموزان و اساتید را برای حضور در کلاس‌های درس بیشتر کند.»