آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

مصاحبه با یک اتریشی درباره آموزش علمی - کاربردی در اتریش

س:آیا در اتریش٬ در سالهایی که یک دانشجو درس می خواند٬ کار هم می کند؟

ج: بله٬ البته اجباری نیست. دانشجو می تواند در سه ماه تابستان (July, August, September) و یک ماه فوریه در شرکتهای بزرگ نظیر زیمنس کار کند. حقوق مناسبی هم می دهند. بعضی اساتید همان کار را به تنهایی یا همراه با یک کار اضافی دیگر٬ به عنوان Project می پذیرند و آن را معادل ۱۰ ساعت منظور می کنند. البته باید گزارش کار نیز نوشته و ارائه شود. اما اکنون که EU قدرت گرفته و شرکتهای بزرگ در اروپای شرقی سرمایه گذاری می کنند٬ این امکان تضعیف شده است.

س: مقصود شما زیمنس آلمان است؟

ج: زیمنس در اصل یک شرکت آلمانی است٬ اما از زیمنس اتریش به خوبی حمایت می کند. البته تعهد خاصی نسبت به کار افراد ندارد٬ اما از آنجا که به IT خیلی نیاز دارد٬‌پول خوبی می دهد.

س: در اتریش مقاطع تحصیلی به چه صورت است؟

ج - خوب٬ فرق می کند! چهار یا شش سال ابتدایی٬ سه سال راهنمایی و سپس دبیرستان است که اینها جمعاْ ۱۲ سال طول می کشد. دانشگاه ۶ ساله است که معمولاْ به دلیل حجم زیاد درسها٬‌۹ - ۸ سال طول می کشد و به شما مدرک فوق لیسانس می دهند. اما کسانی که بورسیه می گیرند٬ ۷ ساله تمام می شود. خارجی ها ۵ هزار شیلینگ و اتریشی ها ۱۲ هزار شیلینگ در ماه می گیرند.

س: آیا شما در اتریش هم چیزی شبیه موسسه آموزش عالی علمی - کاربردی دارید؟

ج: ببینید٬ ما دیپلم اینجینیر (Diplom Ingeniur) داریم که صنعتی است. مگیستر (Magister) هم داریم که لیسانس معمولی غیرصنعتی است. اما مگیستر اف ها (Magister FH)  هم داریم که غیرصنعتی است.

س: این دو مدرک کارشناسی غیرصنعتی چه تفاوتی دارد؟

ج: اف ها یا فاخ هوخ شوله (FH - Fach Hoch Schule) سیستم جدید درسی است که نه دانشگاه است و نه مدرسه ای که دیپلم اقتصادی می دهد. اف ها حدود ۱۵ سال است که راه افتاده است. چون دانشجوها وقتی درس می خوانند در کنارش باید سر کار هم بروند و پراکتیک داشته باشند٬ شرکت باید یک سال به دانشجو کار بدهد. این کار٬ همراه با حقوق است ولی تعهد استخدامی ایجاد نمی کند. در سیستم اف ها٬ دانشجو دو سال درس می خواند٬ یک سال کار می کند و همراه آن کمی هم درس دارد٬ و سال آخر هم مختص امتحانات است. پس این دوره باید درعرض چهار سال حتماْ تمام شود. مدرک آن هم اهمیت کمتری دارد چون دانشجو مثلاْ به جای ۲۰۰ واحد تنها ۱۲۰ واحد طی می کند و پول کمتری هم می دهد. اما البته می تواند درسش را در سیستم دانشگاهی ادامه بدهد و دکترا بگیرد.

س: آیا آموزش بدو خدمت هم در اتریش مرسوم است؟

ج: بله٬‌وقتی تازه شروع به کار می کنید و به یک شرکت جدید می روید٬ ۳ ماه یا ۶ ماه به شما آموزش اولیه می دهند. در مدت این آموزش شما حقوق می گیرید٬‌اما فقط درس می خوانید. مثلاْ شرکت فاوازوف در یک و نیم ماه اول دوره ای داشت (فاوازوف آکادمی) که روی Software مربوطه به افراد تازه وارد آموزش می دادند. پول هتل ۵ ستاره٬‌پول تاکسی٬‌پول قطار را شرکت می داد. پول غذا هم تا حدی با شرکت بود. چه لیسانس باشد٬‌چه مدرسه فنی (که دیپلم می دهد) باشد٬ تفاوت نمی کند.

س: آموزش ضمن خدمت چطور؟

ج: خود فرد می گوید فلان course به دردم می خورد. (مثلاْ ۴۰۰۰ یورو هزینه دارد) شرکت پولش را می دهد.مثلاْ شرکت یک نرم افزار جدید می آورد٬ روزی هزار یورو برای هر کارمند یاددهنده به شرکتی که فروشنده نرم افزار است می دهد تا به کارمندان شرکت خریدار آموزش بدهد.

س: آیا آموزش های رایانه به صورت دوره های ICDL وجود دارد؟

ج: بله. به جز آن٬ SQL Server و unix و ... را هم امتحان می گیرند. همان شرکت فاوازوف خودش Gold Partner مایکروسافت است. همه کارمندانش باید در چند دوره certificate از مایکروسافت بگیرند و اینها موجب افزایش حقوق می شود. می توانند در بعضی حالتها امتحان ندهند. می توانند نمونه سؤال را بگیرند و امتحان بدهند. در جاهایی که مورد تایید مایکروسافت باشد امتحان مجازی و از راه دور است. عده ای هم دوهفته ماموریت آموزشی می گیرند و به کلاسهای فشرده در آلمان می روند که مورد تایید مایکروسافت باشد٬ و در همانجا امتحان می دهند.

س: با تشکر و به عنوان آخرین پرسش٬ بفرمایید آیا از متخصصان صنعت هم برای تدریس استفاده می شود؟

ج: البته. اساتیدی که در دانشگاه درس اختیاری می دهند٬ خودشان معمولاْ یا شرکت دارند یا در جایی کار می کنند.

مصاحبه با مهندس میرزایی: لزوم حفظ تناسب بین کار و مزایای دریافتی

امروز در خدمت جناب آقای مهندس میرزایی هستم که از کارکنان با سابقه و مدیران قدیمی وزارت نیرو به شمار می روند. آقای مهندس، از این که برای انجام مصاحبه وقت می گذارید، صمیمانه از شما سپاسگزارم. گرچه بسیاری از دوستان در طی این سالها افتخار همکاری با شما را داشته اند، اما خوشحال می شوم اگر خود را معرفی بفرمایید و سنوات خدمتی خود را بیان کنید.

با تشکر از جنابعالی و با سلام خدمت همکاران محترم موسسه، من اسماعیل میرزایی متولد سال 1336 در تهران هستم. متاهلم و 3 فرزند دارم. از سال 1371 عضو هیئت علمی - صنعتی وزارت نیرو هستم و چه قبل و چه بعد از آن تاریخ ، یعنی در واقع از همان زمان که لیسانس مهندسی برق خود را از دانشگاه علم و صنعت ایران گرفتم تا امروز ، در زمینه های مختلف به ویژه در زمینه های مرتبط با رایانه و نرم افزار تدریس کرده ام. اکنون هم روی الگوریتمهای ژنتیک و کاربرد آن در برنامه ریزی دروس دانشگاهی کار می کنم.

 

شما مدتی با سازمان سازندگی و آموزش همکاری می کردید، مدتی در مجتمع خراسان تشریف داشتید و اکنون برای پیشبرد امور موسسه تلاش می کنید. آیا این وقفه ها و جابجایی ها دلیل خاصی داشته است؟

بنده در سال 59 همزمان با شروع کار ستاد سازندگی و آموزش وزارت نیرو، به همراه تعدادی از دوستان جهت راه اندازی دفتر سازندگی و آموزش خراسان به مشهد مقدس رفتم. در سال 61 با بازگشایی دانشگاهها جهت اتمام تحصیلات به تهران برگشتم و دوباره در سال 62 به عنوان رییس دفتر سازندگی و آموزش خراسان - که بعداً به مجتمع سازندگی و آموزش تغییر نام داد - عازم مشهد شدم.

در سال 74 بنا به نظر مدیرعامل وقت سازمان به دفترمرکزی منتقل شدم و به عنوان معاون آموزشی و پژوهشی به مدت سه سال انجام وظیفه کردم. با توجه به تغییر وظایف دفترمرکزی سازمان به کاربری ستادی و غیرآموزشی، به دانشگاه صنعت آب و برق منتقل شدم و در آنجا در مقاطع مختلف به عنوان مدیر امور آموزش، معاون آموزشهای تخصصی گروه کامپیوتر و کنترل، و مدیر خدمات مهندسی دانشکده برق کار کردم. در بهمن ماه 85 به موسسه مامور شدم و در حال حاضر در خدمت همکاران قدیمی خود هستم.

 

زمانی صدور سند، تجهیز مجتمع ها، برخی از خریدها که رقم آن بالا بود، و نیز صدور احکام و موارد مشابه از طریق دفترمرکزی انجام می شد. اما اکنون دفترمرکزی عمدتاَ هماهنگی و کمک و هدایت را برعهده دارد. آیا وظایف معاون مالی و پشتیبانی موسسه، سراسری است یا به دفترمرکزی منحصر می شود؟

معاونت مالی و پشتیبانی موسسه دو نقش دارد. نقش اصلی آن سیاستگذاری، هدایت و نظارت امورمالی و پشتیبانی مجتمعها و واحدهای آموزشی است. در واقع انجام امور مالی و پشتیبانی دفتر مرکزی اهمیت ثانوی دارد. بنا بر این لازم نیست معاونت مالی و پشتیبانی موسسه خود را درگیر کارهای اجرایی مربوط به مجتمع ها کند و در مسایلی مداخله نماید که توسط خود مجتمعها می تواند و باید صورت گیرد . اما سیاستگذاری، هدایت و نظارت در این امور، از وظایف و بلکه مهمترین وظیفه معاونت مالی و پشتیبانی موسسه است.

 

افزایش حقوقها در سال جاری، با سنوات گذشته تفاوت زیادی داشته است. البته در مورد حقوقهای پایین تر، سیاستهای عدالت گرایانه به چشم می خورد اما می توان گفت که به طور میانگین، افزایش حقوق امسال نصف تورمی است که در مراجع رسمی اعلام می شود. آیا به نظر شما پرداخت یارانه مستقیم می تواند ضمن جبران کاهش قدرت خرید کارکنان، مانع اثرات منفی تورمی ناشی از افزایش حقوق هم بشود؟

در سیستم های دولتی معمولاً آنچه اجرا می شود نمی تواند کاملاً با نظر مدیران تطبیق داشته باشد. مطمئناٌ برای کاهش فشار اقتصادی بر کارکنان، لازم است اختلاف درآمد و تورم به نحوی جبران گردد. با فرهنگ فعلی جامعه هرقدر این نحوه جبران غیرمستقیم باشد، اثر آن بهتر خواهد بود. هرچند، در سیاست های جدید دولت، به تدریج کمک های غیرنقدی درحال تبدیل شدن به وجه نقد می باشد و باید از این سیاستها تبعیت نمود.

 

اصولاَ این یارانه ها چیست؟ کدامیک در حال حاضر به صورت نقدی پرداخت می شود و پرداخت کدامیک در برنامه شما هست؟ ضمناَ کسورات قانونی درباره این پرداختها چگونه انجام می شود؟

این یارانه ها طبق تعاریف و بر اساس ضوابط شامل حق مسکن، هزینه ایاب و ذهاب، مهدکودک، ورزش کارکنان، کلاسهای تقویتی فرزندان کارکنان، کمکهای غیرنقدی و سایر کمکهای رفاهی است. در سال جاری قرار شده است غذای کارکنان در دفترمرکزی مانند گذشته ارائه شود و هزینه ایاب و ذهاب نیز طبق روال قبل به صورت نقدی پرداخت گردد. حق مسکن ماهانه پرداخت می شود و بابت سایر کمکهای رفاهی نیز هر سه ماه یکبار مبلغی متناسب با میزان درآمد موسسه تعیین و پرداخت می شود. مجتمعها نیز به تناسب شرایط منطقه و امکانات خود این کار را اجرا خواهند نمود.

 

یکی از اقدامات مثبت، شفاف شدن وام است. در این زمینه تمهیداتی فراهم شده است و دستورالعمل لازم را به مجتمع ها صادر کرده اید. ممکن است بفرمایید پیاده شدن روش جدید چه تاثیراتی خواهد داشت؟

در مورد پرداخت وام نیز مانند اکثر موارد بهتر است تصمیم گیری ها به صورت گروهی باشد تا سلایق فردی اعمال نشود. در این موارد سازماندهی کمیته ها و شوراها اولویت دارد. بر این اساس تشکیل کمیته وام به عنوان یکی از موارد مهم آغاز شد. سه موضوع نیز مد نظر قرار گرفت:

·          تغییر آیین نامه به نحوی که مدرک و مدیریت نقش کمرنگ تری در امتیاز دهی داشته باشد.

·          قانونمندی به نحوی که همه درخواستها در کمیته وام مطرح شود و هیچ وامی خارج از کمیته تصویب نشود.

·          رعایت عدالت بین مجتمعها، واحدهای آموزشی و دفتر مرکزی به صورتی که سهم هر یک در صندوق مشخص شود و پرداخت وام به کارکنان هریک از این مراکز از محل سهم خودشان در صندوق و متناسب با همان سهم صورت گیرد. به عبارت دیگر سهم هرمجتمع در صندوق ، صرفاً برای پرداخت وام به کارکنان همان مجتمع صرف خواهد شد.

 

با توجه به سیاستهای دولت در مورد کاهش نرخ بهره و اعطای وام، آیا امکان دارد منابعی برای ساخت یا خرید مسکن یا لااقل تقویت صندوقهای قرض الحسنه که کارکنان سهامدار آن هستند (نظیر نصر، پارسا و مهرآیین) فراهم شود؟

در صورت فعال بودن تعاونی مسکن و صندوقهای قرض الحسنه و شفاف بودن فعالیتهایشان ، راههای قانونی مناسبی برای کمک در این زمینه وجود دارد.

           

موسسه در حال حاضر به عنوان رابط صندوقهای قرض الحسنه کارکنان عمل می کند و طبعاَ بدون دخل و تصرف در وجوه صندوق اعم از سرمایه و اقساط، و یا اعمال نظر درباره پرداخت یا عدم پرداخت وام به افراد، این حمایت را از کارکنان به عمل می آورد. اما در مورد وجوه سپرده پس انداز کارکنان، وضعیت کار چندان شفاف نیست. سیاست شما در این ارتباط چیست؟

فعالیت جدیدی در این مورد در حوزه ستادی شروع شده است و در حال حاضر در حال جمع آوری اطلاعات مربوط به این بخش هستیم که پس از تکمیل شدن ، گزارش آن به اطلاع همکاران خواهد رسید.

 

یکی از تحولات دیگر، حمایت عملی از اتوماسیون بوده است. در این زمینه نه تنها از برگزاری کارگاه آموزش تکمیلی اتوماسیون اداری حمایت شد، بلکه عملاَ نیز حجم مکاتبات دستی کاهش پیدا کرده است و با برداشتن چاپگرهای اضافی و واگذاری آنها به مجتمع ها، با عادت کارکنان به استفاده غیراقتصادی از کاغذ نیز مقابله کرده اید. آیا این برنامه ها به مجتمع ها نیز تسری خواهد یافت؟

مطمئناً هر اقدامی با هدف پوشش کامل موسسه شروع می شود. لذا نه تنها از امکانات اتوماسیون در مجتمع ها نیز بهتر و به صورت کامل تر استفاده خواهد شد، بلکه برنامه های نرم افزاری بیشتر مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در این راستا نرم افزارهای کوتاه مدت اخیراً در مجتمع ها در حال نصب می باشد. برای سیستم جمعداری اموال هم با تصویب شورای موسسه قرار شد نرم افزار موردنیاز تهیه شود.

           

برای کارگاه اتوماسیون، پروژه هایی هم پیشنهاد شده است که در صورت انجام، می تواند عملاَ برخی از مشکلات موجود اداری و حتی آموزشی را برطرف کند. مثلاَ یکی از دوستان، قصد دارد برخی از کارهایی را که در امور مالی به صورت دستی گردش پیدا می کند، از طریق اتوماسیون تجربه کند. دیگری پروژه ای را انتخاب کرده است تا برنامه ریزی دعوت اساتید را از طریق قسمت قرارهای اتوماسیون انجام دهد. در صورتی که این پروژه ها را مفید می دانید، چه راهکاری برای حمایت از اجرای آنها پیشنهاد می فرمایید؟

در برنامه راهبردی موسسه ، بخشی در رابطه با بازنگری فرایندها وجود دارد که مطمئناً رویکرد آن حرکت به سمت بهینه سازی فرایندها و تبدیل شیوه های سنتی به شیوه های نوین تا حد امکان می باشد.

           

انبار کردن کتاب در دفتر مرکزی هم شامل تغییر شده است. قبلاَ کتابها در دفتر مرکزی مدتها انبار می شد و چندین بار توسط کارکنان خدمات جابجا می شد تا سرانجام به تدریج به دست متقاضیان آن در مجتمع ها می رسید. اما گویا قرار است این شیوه تغییر کند و کتابها بلافاصله پس از چاپ شدن، مستقیماَ یا از طریق انعقاد قرارداد توزیع، به مجتمع ها ارسال شود. آیا حجم کتابهایی که مجتمع ها دریافت می کنند آنقدر زیاد هست که به ایجاد انبار در هر مجتمع منجر  شود و مشکل به جای حل شدن، تنها جابجا شود؟

آیا می توانیم برای کتابها تا حدودی از سیستم JIT پیروی کنیم؟ اگر مصرف کننده کتاب مجتمع ها هستند، چرا از همان ابتدا کتاب، طبق سفارش تهیه نشود و به خود آنان تحویل داده نشود؟ آیا بهتر نیست با توجه به شمارگان کتابهایی که منتشر می شود و نیاز و درخواست مجتمع ها، کار چاپ و توزیع را به صورت کامل برون سپاری کنیم و موسسه تنها این کار را مدیریت کند؟

           

البته سیاستگذاری در این مورد به حوزه معاونت آموزش و دفتر پژوهش ارتباط دارد ولی نظر شخصی بنده این است که کتاب باید متناسب با نیاز واقعی تهیه و توزیع شود و از انبار نمودن طولانی آن چه در دفترمرکزی و چه در مجتمعها اجتناب گردد.

           

اگر مملکت را به عنوان یک واحد یکپارچه درنظر بگیریم و بخشی نگری را کنار بگذاریم، مواردی پیش می آید که ممکن است به ظاهر و در یک افق دید محدود به نفع موسسه باشد، اما در عمل و در کلان، به زیان کشور و موسسه تمام شود. مثلاَ‌ ممکن است با برخی از دوره ها برای موسسه کسب درآمد شود، اما آن دوره بازدهی مطلوبی برای صنعت آب و برق نداشته باشد. در حوزه مسایل پشتیبانی می توانم مثال آب شهری برای آبیاری را مطرح کنم، در حالی که موسسه ما در آموزش های خود لزوم صرفه جویی را یادآور می شود و ما از شیرهایی با چشم الکترونیکی استفاده می کنیم. شما تا چه حد مسایل موسسه را با دید کلان بررسی می کنید؟

به نظر بنده باید اقدامات اجرایی هر سازمان و موسسه همسو و در چارچوب سیاستهای کلان مملکت باشد. اما متاسفانه سیاستگذاریها کمتر از بالا به پایین تعیین می شود و همیشه از کارهای انجام شده ، سیستم هایی خواسته یا ناخواسته ایجاد می شود.

مثلاً از همان 25 سال پیش که آموزش وزارت نیرو جدی گرفته شد ، آیا ساختار و تشکیلات فعلی را هدف قرار داده بود و یا مثلاً موسسه ما از نظر منطقه بندی جغرافیایی یا تقسیم وظایف جهت جلوگیری از دوباره کاری ، اتفاقی و برمبنای ضرورتهای جاری خود به اینجا رسیده است؟

در این موارد ، برنامه ریزی نیست که عمل را تعیین می کند ، بلکه آنچه در عمل پیش می آید و تحقق پیدا می کند ، بعداً به صورت برنامه جمع بندی می شود. به همین دلیل هر بخش تا جایی که بتواند ، حتی بدون درنظر گرفتن شرایط و ضرورتهای کلی کشور ، سعی می کند فعالیتهای خود را به پیش ببرد و گسترش دهد. قطعاً این نحوه کار در سطح کشور باید اصلاح شود و تغییر کند.

           

شما گذشته از آن که معاون مالی و پشتیبانی موسسه هستید، مدیریت دفتر نظارت و ارزیابی را هم برعهده دارید و اصولاَ این دفتر با ورود شما فعال شد. چه وظایفی برای این دفتر پیش بینی شده است و چقدر برای تحقق اهداف آن نیرو گذاشته می شود؟

دفتر ارزیابی و نظارت موسسه براساس آیین نامه شماره 11339/3 مورخ 9/8/77 وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تشکیل شد و موضوعی نیست که مربوط به این اواخر باشد. اهم وظایف آن هم گردآوری و تعیین شاخص های عملکرد آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، مالی و اجرایی موسسه و سنجش میزان کارایی برنامه ها متناسب با وظایف و فعالیتهای واحدها می باشد.

در این رابطه، لیست شاخص های اولیه تهیه شده و جهت اعلام نظر روسای مراکز در اختیارشان قرار گرفته است تا پس از جمع بندی و تصویب، ابلاغ شود.

           

نظارت و ارزیابی در برخی از کشورها، نه تنها به سامان بخشی امور منجر نمی شود بلکه گاه به دلیل اتخاذ تصمیمهای فوری یا توصیه روالهایی برخلاف شیوه متداول، موجب نابسامانی بیشتر می شود. در آن کشورها همیشه فرصت طلبانی هم هستند که از اوضاع نابسامان به سود خود ماهی می گیرند. حتی در کشور ما هم گفته می شود گاهی ناظرین و ارزیابان در سرکشی به شعبات و شهرستانها، امکاناتی برای خود درخواست می کرده اند. در مواردی نیز ارزیابی ها به پرکردن یک سری فرمهای نامربوط و بی خاصیت منحصر می شده است. شما برای ارزیابی و نظارت چه ملاکهایی در نظر گرفته اید و سنجش خود را چگونه انجام می دهید؟

با توجه به این که در ابتدای راه هستیم، مطمئناً باید در برنامه ریزیها این موارد را مد نظر قرار دهیم. البته بخشی از اشکالاتی که ذکر نموده اید به بحث بازرسی برمی گردد که وظیفه این دفتر محسوب نمی شود.

           

برخی از مشکلات موجود در کشور ما مدیریتی است، اما برخی نیز به فرهنگ های غلط در ارتباط با کارکردن و به مقررات نادرست درباره جبران زحمات مربوط می شود. شما در برنامه های خود برای ارزیابی و نظارت، تا چه میزان به هریک از این موارد خواهید پرداخت؟ مثلاَ اگر همکاری اعم از مدیر یا کارمند پایین تر خوب عمل نمی کند، یا خیلی خوب عمل می کند و قوانین اجازه نمی دهد عملکرد خوب او آنطور که باید جبران شود و یا اصولاَ با تکیه بر برخی قوانین و مقررات از کار کردن طفره می رود و تن آسایی می کند، چگونه نظارت و ارزیابی را اعمال خواهید کرد؟

متاسفانه این فرهنگ غلط وجود دارد و در نتیجه، تناسبی بین کیفیت فعالیت افراد و پرداخت مزایا وجود ندارد. گاهی این موضوع ناشی از محدودیت های مقررات است و گاهی از ذهنیت مدیران نشات می گیرد. مورد اول با توجه به آیین نامه مالی معاملاتی موسسه در مورد ما چندان مصداق ندارد. اما در مورد دوم باید روی فرهنگ کار و پرداخت متناسب با آن تکیه بیشتری صورت گیرد به عنوان مثال تکمیل فرم ارزیابی پایان سال کارکنان را در نظر بگیرید. متاسفانه اصولاً تعریف فرم رعایت نمی شود و معمولاً همه نمرات در دامنه 27 تا 30 قرار می گیرد. درحالی که طبق تعریف فرم، برای کسی که خوب و در حد انتظار کار می کند، نمره 20 تعلق می گیرد.

           

آیا معتقدید نظارت و ارزیابی باید با افراد برخورد کند یا سیستم ها و گردش کار را اصلاح نماید؟

مطمئناً نظارت و ارزیابی باید در درجه اول به اصلاح سیستم منجر شود.

           

به نظر می رسد یکی از مشکلات دولتی ما، وجود بیش از حد قوانین و مقررات باشد. در هر مورد، مقررات متعددی وجود دارد که گاه حتی نقیض یکدیگر هستند. مثلاَ قانون مناقصات آمده بود تا معاملات دولتی را شفاف کند و از بخش خصوصی سالم حمایت نماید. اما این قانون در عمل مظلوم و متروک ماند. در موسسه ما نیز مقررات داخلی کم نیست. با این حال در بسیاری از جلسات، مقررات و قواعد جدیدی وضع می شود. به عنوان دبیر شورای موسسه، تا چه حد تنظیم این مقررات را اثربخش می دانید؟

تا حدی که به سیستم دهی و وحدت رویه کمک کند حتماً لازم است. اما مهم اجرا کردن مصوبات است. یکی از ضعفهای اساسی، عدم اجرای مصوبات و سلیقه ای عمل کردن است.

           

با تغییر در نگرش موسسه درباره اطلاع رسانی، اقدامات مثبتی در زمینه نشر دیجیتال صورت گرفته است. هفته نامه خبری موسسه (که این مصاحبه نیز در آن درج خواهد شد) از اردیبهشت ماه تا کنون فعالیت رو به گسترشی داشته است. در مورد این هفته نامه چه پیشنهادهایی دارید و آیا حمایتهایی که شما و دیگر مدیران ارشد موسسه تا کنون در همه زمینه ها به ویژه خبررسانی به نشریه انجام داده اند، تا چه حد می تواند توسعه پیدا کند؟ مثلاَ آیا برنامه ای برای معرفی هفته نامه به خانواده بزرگ وزارت نیرو وجود دارد؟

در اکثر موارد کارهای بزرگی در این زمینه مطرح و شروع شده است و پس از چند شماره به توقف رسیده است. خوشبختانه این هفته نامه اکنون دوازدهمین شماره خود را منتشر می کند. استمرار کاری که شروع شده بسیار مهم است. این نکته ای است که دست اندرکاران نشریه باید درنظر بگیرند، به آن پایبند باشند، دلسرد نشوند و مطمئن باشند که با استمرار کار، مشکلات هم به تدریج برطرف خواهد شد. مدیران موسسه هم به حمایت خود ادامه می دهند. ما می توانیم در ارزیابی ها، مشارکت و همکاری واحدهای مختلف در این زمینه را مدنظر قرار دهیم.

           

جناب مهندس میرزایی، حرفهای زیادی برای گفتن هست و حرفهای بیشتری هم وجود دارد که می خواهیم از شما بشنویم. تصمیمات خوب اگر با توضیحات خوب همراه شود، بیشتر مثمر ثمر خواهد بود. من به سهم خودم خوشحالم که شما از تریبون این هفته نامه، به شفاف سازی بیشتر مسایل کمک می کنید. سپاسگزار می شوم اگر در همینجا یا هر زمان که فرصتی داشته باشید، مطالبی را که لازم می دانید، برای اطلاع عزیزان عنوان بفرمایید. بازهم از شما بابت وقتی که برای این مصاحبه گذاشته اید تشکر می کنم.

می خواهم روی این نکته تاکید کنم که موسسه ما اسماً یک موسسه دولتی است اما با توجه به این که از بودجه عمومی سهمی ندارد، باید دقیقاً مشابه یک موسسه خصوصی درآمد کسب کند و آن را هزینه نماید. در چنین حالتی افزایش کارایی و بهره وری شرط اولیه موفقیت است. امیدوارم به خواست خدا بتوانیم تفکر متناسب با این ایده، یعنی ارزیابی واقعی مدیران و کارکنان و جبران زحمات متناسب با آن را در موسسه گسترش دهیم.

با آرزوی موفقیت برای نشریه ، همه دوستان و همکاران عزیز را به خدای بزرگ می سپارم.

گزارش گفتگو از دور: تجربه ای برای تلفیق دنیای مجازی و واقعی

طبق قرار قبلی و در ادامه مصاحبه ای که قبلاً با آقای محمد جواد سمیعی مدیر نشریه دانشجویی آبانگاه کرده بودم،  به منظور همکاری نشریه های IEHT و آبانگاه ، یکشنبه 17 تیرماه در ساعت 10 شب یک گفتگوی اینترنتی را با ایشان آغاز کردم که حدود دوساعت و نیم به طول انجامید! در این گفتگو، اهداف، نظرات و زمینه های همکاری به بحث گذاشته شد و توافقات اولیه ای به دست آمد. خلاصه ای از این گفتگو را در زیر می خوانید:

 

 سمیعی: مقصود من از این گفتگو آن است که زمینه های همکاری مشخص شود. فکر می کنم در یک گفتگو زمینه ی رد و بدل شدن پیشنهادات خیلی بیشتر است. به نظر شما از کجا شروع کنیم؟

 

قراباغی: مثلا می توانیم ببینیم چه وجوه مشترکی وجود دارد که به قول شما از دوباره کاری جلو گیری کنیم. من انتظار دارم راهی پیدا کنیم که در حین حفظ استقلال باهم همکاری کنیم و کیفیت هر دو نشریه بالاتر برود.

ما در یک مرحله ی انتقالی هستیم. به طرف ایجاد یک تشکیلات قوی مجازی و یک نشریه ی مفید میرویم. من قبلا هم در یکی از نوشته هایم گفته ام که شما می توانید سر مشق خوبی برای تشکل های ینترنتی دانشجویی باشید.

ما حدود سه هزار دانشجوی پودمانی و سه هزار دانشجوی ترمی (کاردانی و کارشناسی) داریم. همیشه هم حدود هزار و پانصد کار آموز داریم که در اصل از کارشناسان صنعت هستند. اگر این نیرو را در کنار حدود هشتاد عضو هیئت علمی و دویست کارشناسمان بتوانیم برای یک نشریه ی مجازی فعال کنیم، این امر می تواند خدمت بزرگی به علم در مملکت باشد. ولی متاسفانه همه خیلی درگیر هستند و ضمناً پارادایم گذشته هم عمل میکند. به همین دلیل است که به سختی می توانیم به نوشتن و مرتب نوشتن عادت کنیم. اما سایت دانشجویی شما و کار خوبی که با یک نیروی اندک شروع کرده اید، می تواند به دانشجوهای ما یک نمونه ی خوب را نشان دهد. از این نظر من جدا شما را تحسین میکنم. اگر ما بتوانیم کار شما را به دانشجوهایمان نشان دهیم می تواند خیلی کمک مفیدی باشد.

در ایران سایتها و وبلاگهای زیادی هست. ولی متاسفانه خیلی از آنها فقط گهگاهی به روز می شوند. و مطالبشان هم چنگی به دل نمی زند. آنچه هم نوشته می شود، گاه یا از سر رفع تکلیف است و یا یک محدوده ی کوچک از محفل دوستان مخاطب آن هستند. البته در این زمینه سایت دانشجویی یا اساتید یا سایتهای دولتی خیلی تفاوتی ندارند. مهمترین عملی که باعث می شود یک سایت خوب پیش برود عشق و باوراست. این عشق و باور را من در کار شما میبینم.

در اهداف نیز ما فقط به دنبال کسب درآمد نیستیم. یکی از وظیفه های ما آشنایی با فناوری روز صنعت آب و برق و ارایه آن است و محصول ما فقط آموخته های دانشجویان و کارآموزانمان نیست، کتاب هم هست. بسته ی آموزشی هم هست. و در کنار آنها نشریه ی دیجیتال هم هست. ما به تدریج از نشریه ی مکتوب به طرف نشریه ی مجازی میرویم.

ولی از دانشجو ها انتظار نداریم که با همین هدف همکاری کنند. طبیعی است که آنها باید به فکر کار آینده ی خودشان هم باشند. حق دارند که بخواهند به عنوان اشخاص علم گرا مشهور بشوند. یا بتوانند در رزومه خودشان از فعالیت علمی در نشریه به عنوان یک سابقه ی خوب نام ببرند. حتی در این ارتباط می توانند با اشخاص مختلفی در صنعت آشنا بشوند. و در ضمن درآمدی هم که لااقل هزینه ی این کارها را جبران کند به دست بیاورند.

 

فکر می کنم سوء تفاهمی در باره عنوان دانشجویی در نشریه ما پیش آمده باشد. طبق نظامنامه دانشگاه، ما اهداف درازمدت داریم. نه تنها کسانی که با نشریه ما همکاری می کنند، الزاماً دانشجو نیستند، بلکه حتی زمانی هم که فارغ التحصیل شویم، همکاری خود را با نشریه قطع نخواهیم کرد.

 

من همه دانشجویان را به صورت کلی درنظر داشتم. حتی در مورد اساتید هم همین طور است. اگر ما یک نشریه ی علمی تخصصی تایید شده تاسیس کنیم، طبیعی است که اساتید بیشتر وقت می گذارند تا مطلب بنویسند.

مقصودم این بود که در حال حاضر نشریه ما در حالت گذار است. در این مرحله قصد داریم نیروها را سازمان دهی کنیم و برای نشر دیجیتال فرهنگ سازی کنیم. باید عادت به نوشتن را گسترش دهیم. می خواهیم با صنعت ارتباط گسترده برقرار کنیم. می خواهیم نشریه را در خدمت فعالیت های جاری و بلند مدت موسسه در آوریم. اهداف ما همان اهداف موسسه هست. ولی در کوتاه مدت می خواهیم در نشریه نیروی خود را روی تشکل، تغییر نگرش، عرضه ی فعالیتهای موسسه و کمک به پیشبرد این فعالیتها متمرکز کنیم. مثلا اگر دوره ای برگزار می شود یا اگر کتابی توسط موسسه منتشر می شود، از طریق نشریه نیز آن را تبلیغ می کنیم. حتی ممکن است نشریه بتواند به اجرای e-learning توسط موسسه هم کمک کند. طبیعی است که نشریه، وظایف موسسه آموزشی صنعت آب و برق در عرصه ی ملی و بین المللی را هم مدنظر داشته باشد.

ما در چند زمینه اشتراک داریم:

  1. مباحث آب
  2. الگوی تشکل برای نیروهای دانشجویی ما
  3. همکاری در سطح خراسان

هریک از این مباحث می تواند شامل اجزای خیلی زیادی باشد. البته در کنار همکاری، باید استقلال را هم حفظ کنیم.

 

اما هدف ما یک هدف کشوری است و در محدوده دانشجویی یا خراسان قرار نمی گیرد. آبانگاه از حدود دو ماه قبل دارد همکارانی از شهرهای مختلف جمع آوری می کند. الان از تهران، اصفهان، شمال، اهواز، شهر کرد و جاهای دیگر همکار داریم. ما می توانیم منبعی برای ارجاع باشیم و اولویت هایی را رعایت کنیم. قبول دارید که ما منبع جامع آب در ایران نداریم؟ در آبانگاه ما می خواهم منبع جامعی برای آب ایجاد کنیم.

 

میدانم شما چه می خواهید بگویید. این تصمیم با شماست. من نمی خواهم اعمال نظر کنم و طبیعی هم هست که نمی توانم این کار را بکنم. من عقیده دارم کشوری (و حتی جهانی بودن) مغایر کار در محدوده ی مشخص نیست. به نظرم کوچک زیباست. و فکر می کنم هیچ جا نمی تواند مدعی باشد که در یک زمینه دارد کار جامع انجام می دهد. ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم. شاید در همین مدتی که من و شما داشتیم صحبت می کردیم، هزاران خبر در باره ی آب و حتی صدها خبر در باره ی آب در ایران، در اینترنت پخش شده باشد. طبیعی است که هیچ نیرویی نمی تواند همه ی آنها را جمع آوری کند.

حتی درست هم نیست که این کار را بکند. اگر من به یک سایت برخورد کنم که در هر لحظه هزاران خبر در باره ی آب می دهد طبیعی است که جذب آن نمی شوم. ولی اگر کسی دریک موضوع مشخص بحث کند و از آن بحث نتیجه هم گرفته باشد، ممکن است خیلی به آن علاقه مند بشوم. البته در آن صورت سایت خیلی تخصصی می شود. و شاید عده ی بسیار کمی جذب آن شوند.

نه زیاد بزرگ بودن خوب است و نه زیاد کوچک بودن. هر فرد یا گروهی باید در چهارچوب ابعادی که می تواند به آن تسلط داشته باشد فعالیت کند. البته کمی بیشتر از آن اندازه ها، تا همیشه انگیزه ی فعالیت بیشتر را داشته باشد.  بلندپروازی اصلا خصوصیت انسانهای ساعی و پرتلاش است  و هیچ اشکالی هم ندارد. ولی اگر خیلی ایده آل فکر کنیم، اونوقت کارهایی را هم که از دستمان بر می آید، انجام نخواهیم داد.  اگر توجه کنید، نشریه ما پا به پای فعالیت بیشتر دوستانمان، کارش را گسترش میدهد.

 

شما می خواهید بخش آموزشی وزارت را برعهده داشته باشید درست است؟ این برداشت من از سایت بود.

 

نه!  ما می خواهیم بخشی از آن بخش را بر عهده داشته باشیم.  یعنی موظف هستیم که این کار را انجام دهیم و تکلیف ما است.  اساسنامه این را برعهده ما گذاشته است که به  آموزش صنعت آب و برق و نه همه صنایع بپرداریم. البته در این صنعت هم همه آموزشها مدنظر نیست.  ما در سراسر ایران مجتمع داریم و باید این مجتمع ها را گسترش بدهیم.  ولی فقط در عرصه آموزشهای علمی - کاربردی،  نه تئوری محض که کار دانشگاههاست، و نه آموزشهای مدیریت که بخش دیگری از وزارت نیرو عهده دار آن است.

 

شما خیلی کامل و جامع توضیح می دهید.  این را قبول دارم. ما نمی خواهیم همه چیز را با هم داشته باشیم. می خواهیم بتوانیم واقعیت ها را و امکاناتمان را بشناسیم و براساس ایده ها برنامه ریزی کنیم.

شما یک سری منابع اعم از اطلاعاتی، امکاناتی و انسانی دارید و یک سری کارهایی که باید در راستای این آموزش علمی کاربردی انجام دهید. ما در جاهایی می توانیم مکمل هم باشیم. ما یک گروه هستیم که اهداف غیر مالی داریم. پس اشتراک بعضی منابع می تواند خیلی کمک کند. باید دید چه کارهای مشترکی داریم و کدام کار را ما و کدام کار را شما بهتر و با راندمان بیشتری می توانیم انجام دهیم.

مثلا ما اخبار آب را به صورت هفتگی داریم و اگر شما مجددا روی آن وقت نگذارید می توانید در زمینه های دیگری کار کنید و ما از نتیجه های آن استفاده کنیم .

 

شما اخبار هفتگی دارید. بعضی از این اخبار را کارشناسان آب ما ممکن است حائز اهمیت ندانند و از برخی ازآنها هم خیلی خوب بشود استفاده کرد.  ما میتوانیم برخی از اخبار شما را در نشریه خودمان بیاوریم. البته در نشریه، یکی از اصول ما ذکر منبع است.  پس میتوانیم این اخبار را بعد از تایید هسته آب یا آبفا، در نشریه خودمان درج کنیم، ولی نمیتوانیم فقط به خبر شما لینک بدهیم.  نمی خواهیم کسی که نشریه را میخواند، الزاماً مجبور شود به سایت های دیگر مراجعه کند. ولی حتماً لینک هم میدهیم که اگر دوست داشته باشد، به آنجا مراجعه کند و مطالب دیگر را هم در صورتی که لازم داشت مطالعه کند.

ببینید، ما یک دفتر پژوهش و فناوری داریم.  این دفتر، قراراست چند هسته پژوهشی در زمینه های تعریف شده: آب، برق، آبفا و ...ایجاد کند. تقسیم بندی نشریه ما هم این موضوع را درنظر گرفته است.

هر هسته ای یک مسئول دارد.  مثلاً هسته پژوهشی آب فقط یک مسئول دارد. قراراست در سراسر کشور، از هر یک از مجتمع های ما و یا خارج از آنها، اگر کسی مطلبی در مورد آب دارد، برای این هسته پژوهشی بفرستد.  هسته یک تشکیلات رسمی و زیر نظر موسسه است  و به صورت مجازی جلسه میگذارد  و مطالب خود را مورد بحث قرار میدهد. نهایتاً آن فردی که مسئول هسته است، اخبار و مطالب تایید شده را برای دفتر پژوهش می فرستد.

از طریق هسته آبفا هم مطالب مرتبط با آب و فاضلاب تهیه می شود.  و از هسته برق و ...

نهایتاً دفتر پژوهش، آن مواردی را که تشخیص میدهد، برای نشریه ارسال میکند. مدیر دفتر پژوهش٬ مسئول ستون پژوهش و فناوری است.

چند ستون دیگر هم داریم که شما در نشریه این هفته، لابد این تقسیم بندی را متوجه شده اید.  ستون آموزشی و دانشحویی یک ستون دیگر است که کاملاً مجزا کار میکند. ستونهای دیگر هم هر کدام دبیری دارند مثل ستون پژوهش که تشریح کردم.

ما برای هسته های پژوهشی فراخوان داده ایم. افراد خارج از موسسه هم می توانند در این هسته ها مشارکت داشته باشند و عضو آنها بشوند. این یک حالت از همکاری است که البته تا حدودی به استقلال شما لطمه میزند.

این بستگی به میل شما دارد که بخواهید به عضویت هسته آب یا آبفا در بیایید. یا اگر آنجا مطالبی مطرح میشود که برای نشریه آبانگاه مناسب میدانید، به نشریه خودتان ببرید. ولی شاید اصلاً چنین علاقه ای نداشته باشید.

می توانید به صورتهای دیگر همکاری کنید.  این هسته ها و شاید این افراد، در آینده وبلاگها یا سایت های فرعی ایجاد می کنند.  شما میتوانید در این وبلاگها یا سایتها که گروهی هست، قلم بزنید.

پس من چند حالت برای همکاری پیشنهاد می کنم:

  1. ارسال مطلب برای نشریه از طریق بنده
  2. استفاده ما از مطالب شما و استفاده شما از مطالب ما با ذکر منبع
  3. عضویت در هسته پژوهشی موسسه
  4. عضویت در وبلاگ یا سایت گروهی
  5. حالت پنجمی هم هست که  تشکیل محافل و انجمن های علمی و دانشجویی با مشارکت افرادی از گروه شما و ما و حتی خارج از موسسه و آبانگاه است.

هیچکدام از این حالتها هم تضادی ندارد.  شما میتوانید همه اینها را با هم اجرا کنید. ما هم میتوانیم در همه حالتهایی که شما پیشنهاد می کنید با شما همکاری کنیم.  ولی آخری، یعنی تشکیل انجمن های مشترک، به همت شما و همکاران و دانشجویان ما بستگی دارد. این کار به صورت دستوری قابل اجرا نخواهد بود. حالتهای دو و سه را می توانیم از هم اکنون تجربه کنیم.

 

خوب، این همان ایده تیم کاری مشترک است. من یک پیشنهاد ششم هم دارم که البته جای کار زیاد دارد. این پیشنهاد آن است که به جای تشکیل سایت ها و گروه های جدیدی در رابطه با آب، آبانگاه این نقش را برعهده بگیرد. البته این مستلزم آن است که ببینیم شما از این سایت ها چه می خواهید و آنوقت ما و شما با هم به یک توافق برسیم.

من یک اشکال را این می بینم که ما در بعضی جاها بیهوده دچار تکثر می شویم. آیا لزومی دارد با اهداف مشترک چندین تیم در رابطه با آب داشته باشیم ؟

 

بله! ببینید، ما مثلا دانشجوها و کارآموزهایمان را داریم  که میخواهند پروژه هایی را انجام بدهند، میخواهیم یک دوره خاص را اطلاع رسانی کنیم، می خواهیم یک نمایشگاه را اطلاع رسانی کنیم،  یا سمینار یا کارگاه آموزشی برگزار کنیم. فرض کنید همه اینها در رابطه با آب باشد. شما می گویید که گروه آب ما و هسته آب ما این کار را نکند؟ دانشجوهایمان گزارشاتشان را ندهند؟

البته این طبیعی است که اگر شما مطلبی درباره آب نوشتید که برای آنها مفید است، یا ترجمه ای کردید که موثرهست، ما از کار شما استفاده کنیم.  و متقابلاً شما هم به همین صورت عمل کنید.

 

نه !! فکر کنید می خواهیم در زمینه آب فعالیت هایی داشته باشیم. عرض بنده این است که اگر تیمهای مشترک در یک سیستم واحد باشند و با مدیریت واحد و یکپارچه بهتر نیست ؟

 

مدیریت واحد با استقلال منافات دارد.  ما نمی خواهیم برای شما تعیین تکلیف کنیم که چه کاری انجام بدهید. درست هم نیست که چنین توقعی داشته باشیم.  شما بیشتر یک سمن (سازمان مردم نهاد NGO) هستید و ما یک ارگان دولتی.  مدیریت ما نمیتواند و نباید یکی باشد،  ولی میتونیم انجمن های علمی - دانشجویی مشترک داشته باشیم. حتی شما در این زمینه میتوانید لااقل در ابتدای کار، یک گام جلو تر هم باشید.

 

این  تیم مشترک چگونه تشکیل می شود؟ مقصودم راهکار عملی است. آیا خود شما مسئول این کارهستید یا باید با فرد دیگری هم صحبت بشود؟

 

اگر شما مطالبتان را به این صورت به اشتراک بگذارید، ما و شما بیشتر با هم آشنا می شویم. آنگاه میتوانم ارتباطات را حول آن 5 مورد یا موارد دیگر گسترش دهیم.

 

مهمتر از اخبار، فناوری ها است. ما الان در این زمینه داریم سرمایه گذاری می کنیم. شما در این زمینه باید امکانات خوبی داشته باشید.  در مورد فناوری ها شما موافقید که تیم مشترک تشکیل بشود؟ ما افرادی را داریم که از سطح زبان خوبی برخوردار هستند.  می توان یک تیم کاری مشترک تشکیل داد.

در آبانگاه ما می خواهیم برای بخش لینک ها یک کار اساسی بکنیم . برای این که گرفتار کاغذبازی ها نشویم، من پیشنهادی برای شروع دارم. بدون این که اول به سراغ تشکیل یک انجمن مشترک برویم، بیاییم یک کار مشترک انجام دهیم. این باعث می شود به صورت واقعی تر سراغ کارهای بعدی برویم.

من اولین پیشنهادم را در مورد لینکستان مطرح می کنم. نمی دانم شما به چنین بخشی نیاز دارید یا نه؟ می توانیم از یک گوشه شروع کنیم و ظرف چند ماه بهترین حالتش را به اجرا بگذاریم. این یک کار مشترک دو طرفه است.

مقصود من سامان دهی به لینک های فارسی و بعد انگلیسی معتبر در زمینه آب است. دسته بندی هایی باید انجام شود، بدانیم سایت های معتبر چه امکاناتی دارند و از آن ها به صورت مشترک جمع آوری اطلاعات داشته باشم.

الان برای همین کار من اعلام آمادگی می کنم که با هم انجام بدهیم یعنی ما از امکانات شما و شما از امکانات و نتایج کار استفاده  کنید.

 

 من فکر می کنم این درست ترین کار است.  باید چیزی از زمین بجوشد تا بعد در اطرافش آبادی به وجود بیاید. در همه دنیا هم اینترنت و دولت الکترونیکی به همین صورت رشد کرده است.  شما تا زمانی که این عادت را ایجاد نکنید، تا زمانی که هر فرد و هر گروهی تولید اطلاعات نکنند، صحبت از کارهایی در سطح بزرگ بی فایده است.

اما در موضوعی که ذکر کردید اگر منظور شما در سایت موسسه است، این کار عملی نیست.  اگر نظرتان این لینک های چرخان به روز شونده است، به آن هم ما فعلا نیاز نداریم. راستش تعداد لینکها اینقدر زیاد است که فقط گیج کننده خواهد شد. ولی حتما کاری را که شما در این زمینه انجام بدهید، ما معرفی می کنیم.

الان لینکستان در زمینه هایی نظیر سایت ها و وبلاگ های اجتماعی هست. هر وقت هم یکی از آنها به روز میشود، خود به خود بالای لیست قرار میگیرد تا افرادی که علاقه دارند به آن سر بزنند.  ولی ما هنوز به این کار، زیاد نیاز نداریم  و حتی نمیخواهیم از طریق فیدر هم خبرها را به صورت تایید نشده و اتوماتیک در سایت موسسه قرار بدهیم.

ولی می توانیم سایتهایی را که شما در لینکستان قرار می دهید ببینیم و دیگران را به لیست اضافه کنیم. اگر هم شما این کار را مناسب می دانید، ما میتوانیم از دانشجویان علاقه مند بخواهیم که با شما همکاری کنند.  تشکیل محفل ها و انجمن ها کار مشترک خود شما ها است.  شاید اگر لازم باشد، فرضاً امتیازی برای دانشجویانی که در این انجمنها فعالیت می کنند قائل بشویم.  شما می توانید پیشگام باشید و دانشجویان ما به عنوان منابع انسانی کمک کنند.

 ما میتوانیم پیشنهاد شما را در نشریه درج کنیم  و دانشجویان را ترغیب کنیم که با شما در یکی از این زمینه ها همکاری کنند تا برمبنای گزارشی که شما به ما می دهید، امتیازی برای فعالیت خارج از کلاس آنها منظور کنیم. البته در این صورت لازم است  که عضو هیات علمی ما هم در آن انجمن عضو شود تا در صورت لزوم، از نزدیک پیشرفت کار را کنترل کند.

 

خیلی خوب است که یک سری اهرم ها را به کار بگیرید. در باب مقالات هم می شود همکاری هایی نظیر اشتراک منابع اطلاعاتی داشت. البته من برای فناوری ها هم هنوز صحبت دارم .

 

فکر می کنم شما دیگر میتوانید پیشنهاد مکتوب خود را به صورت ایمیل ارسال کنید.

 

پیشنهاد می کنم این جلسه را پس از حذف زواید، به صورت یک صورت جلسه در آوریم و استمرار آن را به صورت ایمیلی حفظ کنیم. شما زحمت صورت جلسه یا گزارش خلاصه ای که حاوی نکات اصلی باشد، را می کشید؟

 

دوست دارید در نشریه ما به صورت یک گفتگو نوشته شود؟ به نظر من انتشار عمومی این مطالب، به فرهنگ سازی کمک می کند.  و من فکر می کنم این فرهنگ سازی مهمتر از همه چیز باشد.

 

پس من منتظر متن شما هستم. خیلی خوشحال شدم که این جلسه را با هم برگزار کردیم. شب خوش.

 

این دو ساعت و ربع صحبت، خیلی مفید بود.  شب - یا در واقع صبح ! شما به خیر.