آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

آموزش الکترونیکی علمی-کاربردی صنعت آب و برق

آموزش مجازی در صنعت آب و برق

تمامی حقوق این سایت محفوظ می باشد!

چرا باید حقوق مالکیت معنوی را محترم بشماریم؟ چرا باید برای کپی رایت و حق نشر ارزش قائل شویم؟ آیا گرته برداری از اینجا و آنجا٬ ضرری برای جامعه دارد؟ خوشه چینی چطور؟

این بحث در جهان تجارت و رقابت زراندوزان٬ شاید به نوعی توجیه پذیر باشد. به هرحال منافع مادی و پول وسوسه کننده است. اما در مورد خادمین دانش هیچ توجیهی نمی توان تصور کرد. بخصوص در دنیای دیجیتال که امکان جستجو و یافتن اصل مطلب به سادگی صورت می گیرد٬ این سرقت های علمی حتی به اعتبار کوتاه مدت هم منجر نمی شود.

در واقع موضوع را باید به صورت معکوس مطرح کنیم. باید پرسید وقتی مطلبی در جایی وجود دارد٬ چه نیازی هست که آن را در جای دیگر و با نامی دیگر عرضه کنیم؟ چرا نباید به آن لینک بدهیم؟ البته گاهی ما قصد خوشه چینی داریم و می خواهیم مطالبی را در مورد یک موضوع خاص گردآوریم تا طبقه بندی مطالب و جستجو در آنها ساده تر صورت گیرد. در این صورت می توانیم به سادگی منبع خود را ذکر کنیم. ذکر منبع این خاصیت را دارد که:

۱ - تولید کننده اصلی را تشویق می کند تا باز هم به سراغ نوشتن و تحقیق برود.

۲ - به کسانی که علاقه دارند اصل مطلب را دنبال کنند٬ امکان می دهد که مستقیما به منابع اصلی مراجعه کنند.

۳ - سلامت علمی ما و جامعه را حفظ می کند و اعتبار همگان را بالا می برد.

البته خواص دیگری هم در مورد رعایت ارجاع وجود دارد که در اینجا مورد نظر من نیست. همه این خواص و دلایل نشان می دهد که جامعه ما٬ به ویژه کاربران اینترنت و دارندگان سایت و وبلاگ باید به یکدیگر کمک کنند تا این پدیده زشت به عنوان یک ضد ارزش تلقی شود و همگان از آن تبری جویند. می توان منبع خبر یا مطلب را به صورت مشحص و متمایز٬ یا با اشاره ای در متن ذکر کرد. این موضوع اگر در مورد اخبار چندان اهمیت نداشته باشد٬ درباره مقالات و تولیدات علمی کاملا مصداق دارد. به ویژه در مواردی که عنوان این یادداشت در یک سایت یا وبلاگ به کار رفته است٬ کاربران دیگر حتی اگر از نظر قانونی منعی وجود نداشته باشد٬ از نظر اخلاقی موظف به ذکر منبع هستند. برای مثال وقتی پایگاه اطلاع رسانی فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران در دوم خرداد مقاله ای با نام "ایران آن سوی دره دیجیتالی" منتشر می کند٬ نمی توان با حذف چند واژه٬ آن را با نامی نظیر "مقاله وضعیت کشور ما در عرصه جهانی" نامید. به ویژه که در زیر سایت عصر ارتباط نوشته است: تمامی حقوق این سایت محفوظ می باشد

آیا از ترکیب غیرمرتبط چند مقاله ٬ مقاله جدید تولید می شود؟

اینترنت این امکان را ایجاد کرده است که هر کاربری بتواند به مقالات و نوشته های گوناگون در موضوع دلخواه خود دسترسی پیدا کند. اگر از این امکان درست استفاده نکنیم٬ به جای تولید دانش ممکن است تلفیق قطعه های اطلاعات به دست آید و تنها به حجم تکراری اطلاعات افزوده شود.

از آن ناپسند تر زمانی است که این اطلاعات را بدون یک روال منطقی کنار هم بگذاریم. فرضا دو مقاله زیر را در نظر بگیرید:

۱ - مقاله اینترنت، مکاتبه الکترونیکی و فرهنگ رشته کلامی را دنبال می کند که از اهمیت اطلاعات و اینترنت آغاز می شود و به آموزش الکترونیکی٬ مکاتبه الکترونیکی و فرهنگ می رسد. در نوشتن این مقاله٬ از ۴ منبع فارسی و ۴ منبع لاتین استفاده شده است. گرچه مقاله تولید شده تا حدود زیادی سرهم بندی است٬ اما به هرحال تولید است و رشته کلامی دارد و خط و هدفی را دنبال می کند و به یک نتیجه گیری می رسد. این مقاله کمابیش و به هرحال چیزی به دانش بشری می افزاید.

۲- مقاله اهمیت آموزش الکترونیک در جامعه دانایی‌محور نیز با تعریف آموزش الکترونیک و برشمردن مزایا و معایب آن٬ پروژه LORNET را معرفی می کند. نام نویسندگان مقاله هم مشخص است.

اکنون اگر قسمتهایی از این دو مقاله را بدون هیچ ارتباطی کنار هم بگذاریم٬ و بخش هایی از هر کدام را بریده و به هم وصله بزنیم٬ آیا می توان نتیجه حاصل را "مقاله آموزش الکترونیکی" نامید؟ آیا با این کار به علم خدمت می کنیم یا تنها باعث گمراهی خواهیم شد؟

ضریب نفوذ اینترنت در ایران چند درصد است؟

ضریب نفوذ (Penetration) اینترنت تعداد کاربران به کل جمعیت را بیان می کند. برخلاف ضریب نفوذ تلفن همراه که به دلیل نوع استفاده فردی و انحصاری تلفن همراه نسبتا آسان به دست می آید٬ برای محاسبه ضریب نفوذ اینترنت با دو مشکل روبرو هستیم:

۱- تعداد کاربران اینترنت را چگونه می توان تخمین زد؟ آیا تعداد رایانه ها و مودم ها یا خطوط ارائه کننده سرویس اینترنت یا مشترکین شرکتهای ارائه کننده اینترنت را می توانیم بشماریم؟ و آیا به فرض چنین شمارشی٬ آن را می توان ملاک قرار داد؟ می دانیم که بسیاری از استفاده کنندگان از اینترنت در ایران٬ با خرید کارت وارد شبکه می شوند٬ از کافی نت ها استفاده می کنند٬ یا از طریق یک اتصال در محل کار خود به صورت شبکه ای به اینترنت متصل می شوند. نمونه برداری از جمعیت نیز چندان پاسخگو نیست زیرا شکاف دیجیتالی در کشور ما بین شهر و روستا٬ زن و مرد و سنین مختلف بسیار متفاوت است و گذشته از آن٬ هنوز دادن پاسخ های آماری صحیح به فرهنگ عمومی تبدیل نشده است.

۲- اصولا به چه کسی کاربر اینترنت می گوییم؟ آیا کسی که هر از گاهی به اینترنت سرک می کشد٬ کاربر محسوب می شود؟ ملاک ما در این مورد مثلا ۲ ساعت ارتباط در هفته است؟ یا فرضا یک ساعت در روز؟

با درنظر گرفتن این مسایل شاید بتوان ظرفیت اینترنت ایران و عادتهای کاربران را مبنای مناسبی برای محاسبه ضریب نفوذ اینترنت دانست. کاربر اینترنت معمولا ایمیل خود را روزانه کنترل می کند٬ با دوستان خود چت می کند٬ جستجویی انجام می دهد٬ مطلبی می نویسد و به چند سایت خبری یا تخصصی سر می زند. شاید این کارها به طور متوسط یک ساعت در روز وقت بگیرد. پهنای باند هم در حال حاضر ۴ گیگا بیت در ثانیه ذکر شده است که به طور متوسط با سرعت ۶۴ کیلوبیت در ثانیه در اختیار کاربران قرار می گیرد. البته خطوط E1 و Dial up از طریق خطوط آنالوگ یا ارتباط از طریق ADSL هر یک ویژگیها و ظرفیت های متفاوتی دارند. اما برای تخمین می توان فرض کرد که ۶۴۰۰۰ انشعاب (حاصل تقسیم 4Gbps بر 64Kbps) به وجود آید که با در نظر گرفتن نسبت همزمانی یعنی contention ratio ٬‌ هر یک از این انشعابات فرضی به ۱۰ خط سرویس بدهد و با هر یک از این خطوط در هر لحظه٬  ۲ نفر به اینترنت متصل باشند.

با ضرب این سه عامل می توان گفت در هر لحظه امکان ارتباط ۱۲۸۰۰۰۰ نفر فراهم می شود. اما شاید حدود ۳۰٪ از این ظرفیت٬‌ برای VOIP و تهیه پشتیبانی ها صرف می شود و بین کاربران توزیع نمی گردد. با کسر این مقدار به عدد ۸۹۶۰۰۰ می رسیم. از طرف دیگر با در نظر گرفتن امکان cashing و استفاده از مطالب ذخیره شده در حافظه٬ لازم است حدود ۵٪ به این رقم بیافزاییم. پس مبنای جدید ما ۹۴۰۸۰۰خواهد شد. حال اگر استفاده از اینترنت توسط هر یک از این انشعابات را به طور متوسط ۱۰ ساعت در شبانه روز فرض کنیم و هر فرد نیز روزانه یک ساعت از اینترنت استفاده کند٬ تعداد کاربران حدودا ۹۴۱۰۰۰۰ نفر خواهد شد.

با این محاسبات تقریبی که طبعا دقیق نیست٬ و با تقسیم عدد حاصل به جمعیت ۷۰ میلیونی٬ ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۱۳٪ می شود که به نظر خوشبینانه می آید. با اینحال انتظار می رود همچنان که در برنامه چهارم توسعه خواسته شده است٬ ضریب نفوذ اینترنت در پایان آن برنامه و با در نظر گرفتن رشد جمعیت به ۳۰٪ برسد. البته لازم است سرعت اینترنت و نیز پایداری شبکه و سهولت دسترسی به آن به حد مطلوب و قابل قبولی رسیده باشد.

مقایسه ضریب نفوذ اینترنت در کشورهای مختلف نشان می دهد که حتی رسیدن به عدد ۳۰٪ نیز چندان رضایت بخش نیست. به استناد سایت میزان جمعیت و آمار جهانی کاربری اینترنت٬ گرچه در حال حاضر ما از کشورهایی نظیر افغانستان و آذربایجان و حتی هند و اندونزی وضعیت بهتری داریم٬ اما چین با جمعیت میلیاردی خود چندان از ما عقب تر نیست و علاوه بر همه کشورهای پیشرفته جهان٬ چندین کشور آسیایی نظیر کره و سنگاپور و مالزی و نیز اکثر کشورهای خاورمیانه از حد مطلوب ما هم جلو ترند.

توضیح: در تهیه این گزارش از مباحثه ایتنا در این زمینه استفاده کرده ام.